عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خدا را گفتم بیا جهان را قسمت کنیم : آسمان برای من ابرهایش برای تو دریا برای من موج هایش برای تو ماه برای من خورشید برای تو خدا خندید و گفت : تو بندگی کن همه دنیا برای تو ….. من هم برای تو
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



امام زمان (عج)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 8 بهمن 1395

سجایای اخلاقی امام زمان (عج)

 

Image result for ‫امام زمان‬‎

 

دانش گسترده

اميرالمؤمنين(عليه السلام) درباره او فرمودند:
«هو اكثركم علماً»
«او دانشمندترين شمااست»1
امام باقر(عليه السلام) فرمود:
«دانايى به كتاب خداى عزّوجل و سنّت پيامبر او در قلب مهدى ما مى رويد همچنانكه گياهان به بهترين شكل از زمين     مى رويند. پس هر كس او را ديد بگويد: سلام   بر شما اى اهل بيت رحمت و نبوّت و اى گنجينه علم و جاى گاه رسالت»2

زهد و بى اعتنايى به دنيا

امام رضا(عليه السلام) درباره او فرمود:
«وَ ما لِباسُ الْقائِمَ اِلاَّ الْغَليظُ، وَ ما طَعامُهُ اِلاَّ الْجَشَبُ»
«لباس قائم(عليه السلام) ما چيزى نيست جز پوشاكى خشن و غذاى او چيزى نيست جز طعامى  خشك»3

عدالت گسترى در بين مردم

امام باقر(عليه السلام) درباره حضرت مهدى(عليه السلام) فرمود:
«يَعْدِلُ فى خَلْقِ الرَّحْمنِ، اَلْبِرِّ مِنْهُمْ وَالْفاجِرِ»
«او در بين مردم به عدالت رفتار مى كند چه نيكوكار باشند و چه بدكار»4

عمل به سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«او از من است، اسمش همانند اسم من است. خداوند مرا و آيين مرا به وسيله او  حفظ مى كند. و او به سنت و روش من عمل مى كند»5

جود و بخشش

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«مردى به نزد او مى آيد و مى گويد: اى مهدى چيزى به من ببخش، عطايى بفرما. پس حضرت مهدى(عليه السلام)آن مقدار از مال را كه او بتواند حمل كند در دامنش مى ريزد»6

دعا و عبادت

نمازهاى خاص و دعاهاى فراوانى كه از ناحيه مقدّسه امام زمان(عليه السلام)رسيده است، همگى دلالت بر مداومت آن بزرگوار بر دعاها و عباداتى دارند كه به يقين بالاترين نشانه بندگى و قوى ترين عامل در تقرّب به سوى خدا به شمار مى آيند.
اگر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) براى آمادگى يافتن جهت دريافت مسئوليت بزرگ رسالت، مأمور به اقامه نماز شب به صورت واجب مى شود، به اين معنا است كه كثرت بندگى و شدت اهتمام به نماز و دعا و عبادت، لازمه پذيرش مسئوليت هاى بزرگ است و از همين رو، قبول مسئوليت حاكميت بخشيدن به توحيد و عدالت در سراسر دنيا توسط امام زمان(عليه السلام)جز در سايه عبادت هاى هميشگى و دعاهاى پيوسته آن بزرگوار ميسّر نيست.

شجاعت و صلابت

رويارويى با همه مشركان و مستكبران و به زانو درآوردن همه قدرت هاى طاغوتى دنيا، دلاورى بى نظير و استوارى بى بديل مى طلبد. كسى كه همچون امام حسين(عليه السلام) مرد ميدان رزم باشد و همانند امام على(عليه السلام)زرهش پشت نداشته باشد و همچون رسول الله در گرماگرم پيكارها رزمش مايه دل گرمى رزم آوران و حضور قاطعانه اش پشتوانه كفر ستيزان باشد.

صبر و شكيبايى

استقامت و صبر هر انسان را بايد با بررسى ميزان بلاها و مقدار مشكلات وارده بر او، برآورد كرد. صبورترين و بردبارترين انسان هاى تاريخ چند سال در برابر سختى ها دوام آورده و چه اندازه بلاها و غم ها را تحمل كرده اند؟
به يقين محنت ها و بلاها و مصيبت هاى امام زمان(عليه السلام) در طول اين همه قرن، هرگز قابل مقايسه با هيچ انسان ديگرى نيست; زيرا نه تنها كثرت بلاها و طول زمان ابتلائات است كه صبر و استقامتى والا مى طلبد; بلكه نوع مسئوليت انسان هم در تعيين ميزان استقامت و شكيبايى، تأثيرگذار است و حضرت مهدى(عليه السلام) امام زمان و حجت عالميان و ولى همه مؤمنان و پدر و سرپرست همه شيعيان است.

مطالب دیگر

 

 

زندگینامه امام مهدی (عج)

 

احادیث امام مهدی (عج)

______________________________________
منبع: http://entezar.ahlolbait.com



:: موضوعات مرتبط: امام زمان (عج) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام زمان (عج)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 8 بهمن 1395

احادیث امام زمان (عج)

 

1. نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنانکه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)



2. من ذخيره خدا در روي زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم. (تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 392)



3. ملعون است، ملعون است کسي که نماز مغربش را به تأخير بيندازد، تا زماني که ستارگان آسمان پديدار شوند. (بحارالأنوار، ج 52، ص 15)



4. هيچ چيز مانند نماز بيني شيطان را به خاک نمي‌مالد، پس نماز بگزار و بيني شيطان را به خاک بمال. (بحارالأنوار، ج 53، ص 182)



5. هر يک از پدرانم بيعت يکي از طاغوت‌هاي زمان به گردنشان بود، ولي من در حالي قيام خواهم کرد که بيعت هيچ طاغوتي به گردنم نباشد. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)



6. من آخرين جانشين پيامبر هستم، و به وسيله من است که خداوند بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي‌سازد. (بحارالأنوار، ج 52، ص 30)



7. هر کس در اجراي اوامر خداوند کوشا باشد، خدا نيز وي را در دستيابي به حاجتش ياري مي‌کند. (بحارالأنوار، ج 51، ص 331)



8. سنت تخلف‌ناپذير خداوند بر اين است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است. (بحارالأنوار، ج 53، ص 193)



9. براي زود فرارسيدن فرج (و ظهور ما) زياد دعا کنيد، که آن همان فرج و گشايش شماست. (کمال‌الدين للصدوق، ج 2، ص 485)



10. اگر خواستار رشد و کمال معنوي باشي هدايت مي‌شوي، و اگر طلب کني مي‌يابي. (بحارالأنوار، ج 51، ص 339)



11. ما در رعايت حال شما کوتاهي نمي‌کنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‌ايم، که اگر جز اين بود گرفتاري‌ها به شما روي مي‌آورد و دشمنان شما را ريشه کن مي‌کردند. پس از خدا بترسيد و ما را پشتيباني کنيد. (بحارالأنوار، ج 53، ص 175)



12. و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه کنيد، زيرا که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم. (بحارالأنوار، ج 53، ص 181)



13. اگر از خداوند (صاحب عزت و جلال) طلب آمرزش کني، خداوند تو را مي‌آمرزد. (بحارالأنوار، ج 51، ص 329)



14. همانا خدايتعالي مردم را بيهوده نيافريده و بدون تکليف و جزا رهايشان نکرده است. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص 174)



15. خداوندا! وعده‌اي را که به من داداه‌اي، برآورده کن و امر قيام مرا تمام فرما. قدم‌هايم را ثابت بدار و در سايه قيام من، جهان را پر از عدل و داد کن. (بحارالأنوار، ج 51، ص 13)



16. شهادت مي‌دهم که معبودي جز خداي يکتا نيست و ملائکه آسمان و صاحبان علم نيز شهادت مي‌دهند، آن خدايي که به عدل و داد قيام مي‌کند، نيست خدايي جز او که مقتدر و حکيم مي‌باشد، و همانا دين نزد خدا اسلام است. (بحارالأنوار، ج 51، ص 16)



17. ايمان خداوند عزوجل و بندگانش قرابت و خويشاوندي نيست، و هر کس که مرا انکار کند از من نيست. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص 176)



18. شيعيان ما هنگامي به فرجام نيک و زيباي خداوند مي‌رسند که از گناهاني که نهي شده‌اند، احتراز نمايند. (بحارالأنوار، ج 53، ص 177)



19. کفايت در کارها و عنايت و سرپرستي در همه امور را تنها از خدايتعالي خواهانم. (بحارالأنوار، ج 25، ص 183)



20. قلب‌هاي ما جايگاه مشيت الهي است، پس هرگاه او بخواهد ما هم مي‌خواهيم. (بحارالأنوار، ج 52، ص 51)

 

منبع: http://www.bartarinha.ir


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام زمان (عج)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 8 بهمن 1395

زندگینامه حضرت امام مهدی (عج)

 

ایشان پیش از آفتاب چشم به این جهان گشود تا همیشه آفتاب را پشت سر قرار دهد و شب این میلاد خجسته را «شب برات»، «شب مبارک» و «شب رحمت» خوانند. شیخ صدوق نقل می‌کند نرجس خاتون روزی مشاهده می‌کند که نوری وارد بدن او می‌شود و به امام حسن عسکری موضوع را می‌گوید و امام وی را نوید به بارداری امام زمان می‌دهد و می‌فرماید: پسری خواهی آورد که پس از من جانشین من خواهد بود.

زمانی که امام حسن عسکری در سال 260 هجری به شهادت رسیدند حضرت مهدی(عج) پنج ساله بود و بر پیکر این امام همان نماز خواند.
یگانه منجی عالم بشریت پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری(ع) به صورت نیمه مخفی زندگی کرد. یکی از کارهای بسیار مهمی که پدر امام زمان(عج) در این دوره انجام داد این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.
غیبت صغری پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری(ع) در سال 260 آغاز شد و تا سال 329 ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به اداره امور مردم می‌پرداختند.
دوره غیبت کبری نیز با پایان یافتن غیبت صغری و از سال 329 هجری قمری شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت. در این دوره پاسخ به پرسش‌ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده‌اند.
پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

امام زمان(عج) هم اکنون زنده است و به خواست خداى متعال تا زمانى که قیام کند و جهان را از عدالت بهره‏‌مند سازد، زنده‏ خواهد بود. سپس چند سال حاکم على‏ الاطلاق روى زمین خواهد شد که مدت آن در روایات به طور مختلف هفت، هشت، 9، 10 و 19 سال تعیین شده است که هر سال آن برابر با 10 سال فعلى ما است.

 

منبع: http://www.yjc.ir


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سجایای اخلاقی امام عسکری علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 8 بهمن 1395
سجایای اخلاقی امام عسکری علیه السلام 
 
 
Image result for ‫امام حسن عسکری‬‎
 
 
 
آن بزرگوار به همه انسانها عشق می‌ورزید و همواره با آنان به نیکی و احسان رفتار می‌کرد
 
امام حسن عسگری علیه السلام در همه صفات پسندیده انسانی و اخلاق و فضایل درحد کمال بوده است. آن امام والا مقام در عصر خویش بزرگوارترین، عابدترین، بردبارترین و محترم ترین افراد به شمار می‌رفته و دارای اندیشه بلند، زبانی گویا و پرجاذبه و برخوردار از اخلاق نیک بوده‌اند. امام یازدهم شیعیان با مردم بسیار مهربان، و نسبت به ضعیفان و افراد تهی دست بسیار بخشنده بودند. او سالار قبیله ایثار، پیشوای مستضعفانِ خاک و مسجود فرشتگان افلاک بود. سلام سوخته دلانِ عطشان بر آن امام همام باد!

عبادت و رازونیاز با خدا، بدون شک دیواره درون را در برابر تهدید حوادث، مستحکم می‌کند و اراده را پولادین و تصمیم را استوار می‌سازد. زهد و پارسایی، روح را طراوت و تازگی می‌بخشد، روان را صیقل می‌دهد و انسان را از تسلیم، تردید، ترس، تزلزل، شکست و انزوا می‌رهاند. امام حسن عسکری علیه السلام افراد پارسا، عابد و زاهد را این گونه معرفی و توصیف می‌نمایند: «پارساترین مردم کسی است که به هنگام شبهه توقف کند؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات را انجام دهد؛ زاهدترین مردم کسی است که حرام را ترک نماید؛ و کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد».

مطالب دیگر

 

 

زندگینامه امام حسن عسکری (ع)

 

احادیث امام حسن عسکری (ع)

______________________________________

منبع: http://mazhabi-emamhasan.mihanblog.com/post/3


:: موضوعات مرتبط: امام حسن عسگری (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام حسن عسگری علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 8 بهمن 1395

احادیث امام حسن عسگری (علیه السلام):

 

1. لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.

تحف العقول، ص448

2. جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ
تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.

بحار الانوار، ج78، ص377

3. کَفاکَ أدبا تَجنُّبُکَ ما تَکرهُ مِن غَیرکَ
در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود از آن دوری کنی.

مسند الامام العسکری، ص288

4. اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.

مسند الامام العسکری، ص290

5. التَّواضُعُ نِعمَةٌ لایُحسَدُ عَلیها
تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند.

تحف العقول، ص489

6. المُومِنُ بَرَکَةٌ عَلی المُومِنِ وَ حُجَّةٌ عَلی الکافر
مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.

تحف العقول، ص489

7. لا تُمار فَیذهَبَ بَهاوُک وَ لا تمازح فَیجتَرَاُ عَلَیک
جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند.

تحف العقول ص 486

8. اَشَدُّ النّاس إجتهاداً مَن تَرَک الذُّنوبَ
کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد.

تحف العقول، ص 489

9. لَیسَتِ العِبادة کِثرة الصِّیام و الصَّلاة، و إنَّما العِبادَة کِثرَة التَّفَکُّر فِی أمرِ الله
عبادت به زیاد روزه گرفتن و زیاد نماز خواندن نیست، بلکه عبادت به اندیشه زیاد در امر خداست.

تحف العقول، ص 518

10. بئسَ العَبد عَبدٌ یَکُون ذاوجهَین و ذالسَانینِ، یطرِی أخاه شَاهِداً، و یأکله غائباً، إن أَعطی حَسَده، و إن ابتَلی خَانَه
چه¬قدر بد است بنده دورو و دو زبان، که در حضور برادرش او را می ستاید و در غیاب او بدگوئیش می کند. اگر عطایی به برادرش رسد حسد برد، و اگر گرفتار گردد او را وانهد. 

 تحف العقول، ص 518

11. أقَل النّاس رَاحَة، الحُقُود
كینه ورز، كم آسایش ترین مردم است.

تحف العقول، ص 519

12. قَلبُ الأَحمَق فِی فَمِه، و فَمُ الحَكیم فی قَلبِه
قلب نابخرد در دهان اوست، و دهان خردمند فرزانه در دل او.

تحف العقول، ص 519

13. مَا تَركَ الحَقّ عَزیزٌ إلا ذلَّ، و لا أَخَذ بِه ذَلِیل إلا عزَّ
هیچ عزیزی حق را واننهد جز این كه خوار شود، و هیچ خواری به حق نرود جز این كه عزیز شود.

تحف العقول، ص 520

14. خِصلَتان لَیس فُوقَهُما شَیءٌ : الایمانُ بِالله و نَفعُ الإخوان
بالای دو خصلت چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران.

تحف العقول، ص 520

15. ما أقبَحَ بِالمؤمِن أَن تَکوُن لَه رَغبَة تَذِلَه
چه زشت است برای مؤمن، دلبستگی به چیزی که او را خوار کند.

تحف العقول، ص 520

16. مَن كَان الوَرع سَجِیَّته، و الكَرَم طَبِیعَته، و الحِلم خِصلَته، كَثُر صِدیقُه
كسی كه پارسایی خوی او، بخشندگی طبیعت او و بردباری خصلت او باشد، دوستانش بسیار شوند.

مسند الامام العسكری، ص 289

17. مَن وَعَظَ أَخاه سِرّاً فَقَد زَانه، و مَن وَعَظَهُ عَلانِیة فَقد شَانَه
هر كه در نهان برادر خود را پند دهد، او را آراسته کرده، و هر كه در برابر دیگران پندش دهد، زشتش كرده است.

تحف العقول، ص 520

18. أورَع النّاس مَن وَقفَ عِند الشُّبهة
پارساترین مردم كسی است كه در هنگام شبهه توقف كند.

تحف العقول، ص 519

19.  أعبَد النّاس مَن أقامَ عَلی الفَرائِض
عابدترین مردم كسی است كه واجبات را انجام دهد.

تحف العقول، ص 519

20. أَزهَد النّاس من تَركَ الحَرام
 زاهدترین مردم كسی است كه حرام را ترك نماید.

تحف العقول، ص 519

 منبع: http://www.taknaz.net/news_detail_7041.html


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام حسن عسگری (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

زندگینامه امام حسن عسگری (ع)

 

 در عصر حکومت و خلافت متوکل سفاک ترين خلفاي بني العباس ، يازدهمين ستاره ي درخشان برج آسمان ولايت در شهر تاريخي وپايگاه نشر اسلام مدينه در خانه ي امام هادي دهمين پيشواي جهان اسلام از يک مادر دانشمند وپرفضيلت ديده به جهان گشود مادر با فضيلت ودانشمند او بانوئي بود که بانوان مدينه از محضر پر فيض او بهره هاي علمي  مي بر دند .

نامي که براي اين مولود انتخاب گرديد همتاي نام جد بزرگوارش امام حسن مجتبي بود که تجديد کننده خاطرات نخستين ثمره ي باغ پر بار رسالت است .

روز ميلاد مبارک او به اتفاق اغلب سيره نويسان اسلامي در روز هشتم ربيع الثاني به سال 232 هجري بود .   

دوران زندگي کوتاه امام حسن عسگري بر سه دوره ي مشخص تقسيم ميگردد: 

5 سال در حجاز در شهر زادگاه خود در حضور ومراقبت پدر بزرگوارش.

 شانزده سال در عراق قبل از دوران امامت وپيشوائي .  

هفت سال دوران کوتاه وپربار امامت وزعامت در عراق در عراق.

خلفاي هم عصر امام:

عصر زندگي او با حکومت شش تن از خلفاي عباسي مقارن بوده است متوکل ( اواخر حکومت او ) منتصر ، مستعين ، معتز مهتدي ، معتمد. 

 

شهادت : 

هنگامي که معتمد عباسي تمايل وعلاقه قلبي مردم را نسبت به امام حسن عسگري (ع) احساس نمود ويقين کرد که زندانهاي متوالي مکرر نمي تواند ريشه هاي اين محبت ومودت را از قلوب واعماق ضمير مردم ريشه کن سازد ، وجود او را زنگ خطري به زوال حکومت خود تلقي کرد ، سعی وکوشش خود را در بر انداختن آن وجود پر فیض به کار انداخت وهمیشه در صدد چاره جوئی بود تا عاقبت نتیجه ی فکر او را به این مرحله انجامید که آن بزرگوار را مسموم نماید و برای اسکات مردم وفریب دادن افکار عمومی شیعیان وعلاقمندان صحنه ای بوجود آورد و پزشکان را برای معالجه آن حضرت گسیل داشت وخود مرتب به عیادت واحوال پرسی حضرت می شتافت ولی سم آثار خود را در وجود آنحضرت باقی گذاشت تا اینکه بعد از هشت روز بستری شدن در هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری به سرای جاودان شتافت . 

 

پس از شهادت :

بعد از شهادت امام حسن عسگری (ع) معتمد خلیفه عباسی به عده ای ماموریت داد تا وارد منزل آنحضرت گردند وتفتیش وبازجوئی کامل از منزل بعمل آورند واثاث خانه ووسائل زندگی شخصی حضرت را گرد آوری نموده ومهرو موم کنند ودر صدد تحقیق وبازجوئی فرزندان واخلاف او بر آیند واز تمام حجرات واطاقهای حضرت بازدید  کنند .

 

منبع: http://pamsari.blogfa.com/post-7.aspx


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امام علی نقی (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

سجایای اخلاقی و سیره عملی امام علی نقی (ع)

 

Image result for ‫امام علی نقی (ع)‬‎

 

عبادت امام

امام هادی علیه السلام شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خضوع به رکوع و سجده سپری می کرد و بین پیشانی نورانی اش و زمین، جز سنگ ریزه و خاک حایلی وجود نداشت. پارسایی و انس با پروردگار، آن چنان نمودی در زندگی امام داشت که در مقام بیان برجستگی و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداخته اند.

ابن کثیر می نویسد: او عابدی وارسته و زاهد بود. ایشان کمر همت به عبادت بسته، فقیه و پیشوا بود.

ابن عباد حنبلی نیز می گوید: کان فقیها، اماماً ، متعبدا.

 

اخلاق حسنه امام

پیشوایان معصوم علیهم السلام انسانهای کامل و برگزیده ای هستند که به عنوان الگوهای رفتاری هدایت جامعه را به سوی خداوند عهده دار شده اند.
گفتار و منش امامان علیهم السلام، ترسیم "حیات طیبه" انسانی و وجودشان تبلور تمامی ارزشهای الهی است.

نمونه تعبیرامام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره *
معدن رحمت، گنجینه داران دانش، نهایت بردباری و حلم، بنیانهای کرامت، خلاصه و برگزیده پیامبران، پیشوایان هدایت، چراغهای تاریکی، پرچمهای پرهیزکاری، نمونه های برتر و حجت های خدا بر جهانیان هستند.

امام هادی علیه السلام همچون نیاکان خود در برابر ناملایمات بردبار بود و تا جایی که مصلحت اسلام ایجاب می کرد با دشمنان حق و ناسزا گویان و اهانت کنندگان به ساحت مقدس آن حضرت، با بردباری برخورد می کرد. "بریحه" عباسی - که از سوی دستگاه خلافت به سمت امام جماعت مکه و مدینه منصوب شده بود- از امام هادی علیه السلام نزد متوکل شکایت کرد و برای او نوشت: اگر خواهان حفظ مکه و مدینه هستی ، "علی بن محمد" را از این دو شهر بیرون کن زیرا او مردم را به سوی خود خوانده و گروه زیادی از او پیروی کرده اند.

متوکل امام را از کنار حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله تبعید نمود. هنگامی که امام از مدینه به سمت سامرا در حرکت بود، بریحه نیز همراه ایشان بود. در بین راه بریحه به امام گفت: تو خود می دانی که عامل تبعید تو من بودم. سوگند می خورم که چنانچه شکایت مرا نزد خلیفه ببری، تمام درختانت را در مدینه آتش می زنم، خدمتکارانت را می کُشم و چشمه های مزارعت را کور می کنم. بدان که این کارها را خواهم کرد. امام علیه السلام در جواب فرمود:

«نزدیک ترین راه برای شکایت از تو این بود که دیشب شکایت تو را نزد خدا بردم و من این شکایت را که بر خدا عرضه کردم نزد غیر او، از بندگانش نخواهم برد» بریحه چون این سخن را از امام شنید، به دامن آن حضرت افتاد، تضرع کرد و از ایشان تقاضای بخشش نمود. امام فرمود: تو را بخشیدم.

 

امام علیه السلام در بیان دیگران

امام هادی علیه السلام پیوسته تحت نظر حکومتهای جور بود و سعی می شد که آن حضرت با پایگاههای مردمی و افراد جامعه تماس نداشته باشد. با این حال آن مقدار از فضایل اخلاقی از ایشان بروز نموده که دانشمندان و حتی دشمنان اهل بیت علیهم السلام را به تحسین آن وجود الهی واداشته است. ابوعبدالله جنیدی از دانشمندان مسلمان می گوید: سوگند به خدا، او بهترین مردم روی زمین و برترین آفریده های الهی است. متوکل در نامه ای که برای امام علیه السلام می نویسد خاطر نشان می کند: میرالمومنین عارف به مقام شماست و حق خویشاوندی را نسبت به شما رعایت می کند و طبق آنچه مصلحت شما و خانواده تان می باشد عمل می کند.

 

مطالب دیگر

 

 

زندگینامه امام هادی (ع)

 

احادیث امام هادی (ع)

______________________________________

منبع: http://sajayayakhlaghi.mihanblog.com/post/1



:: موضوعات مرتبط: امام علی نقی (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام علی نقی (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

 

احادیث امام هادی (ع)



امام علی النقی (ع) فرمود : کسی که از خود راضی باشد خشمناکان بر او زیاد خواهند بود. انوارالبهیه صفحه 314

امام علی النقی (ع) فرمود : کسی که بر استر ایستاده و بی حرکت سوار شود اسیر خویشتن است و شخص نادان گرفتار زبان خویش است. انوارالبهیه صفحه 314

امام علی النقی (ع) فرمود : عزت و اعتبار مردم در دنیا به اموال و در آخرت به اعمال است. انوارالبهیه صفحه 314

امام علی النقی (ع) فرمود : مصیبت شخص صابر و شکیبا یکی است و مصیبت جزع کننده دو تا { هم مصیبت دیده و هم مزد و اجر خود را از بین برده است } انوارالبهیه صفحه 314

امام علی النقی (ع) فرمود : بیهوده گویی و مزاح ، سخنان لذت بخش بی خردان و کارنادانان است. انوارالبهیه صفحه 314

امام علی النقی (ع) فرمود : شب زنده داری خواب را لذیذکننده تر است و گرسنگی بر خوبی و پاکیزگی طعام می افزاید ، مقصود امام (ع) تحریص بر بیداری شب و روزه داشتن روز است. انوارالبهیه صفحه 314

امام علی النقی (ع) فرمود : به یاد آور آنوقتی را که در برابر خانواده خود افتاده و طبیبی نیست که تو را از مُردن باز دارد و دوستی نیست که به حال تو سودمند باشد. انوار البهیه صفحه 315

امام علی النقی (ع) فرمود : مقدرات به تو نشان میدهد چیزی را که به خاطرت نمی گذرد { پیش آمدهایی میکند که هیچگاه فکر آن در مغز تو راه نیافته است } انوارالبهیه صفحه 315

امام علی النقی (ع) به مردی که در مدح و ثنا او افراط کرد فرمود : به کار خود مشغول شو ، همانا تملق و چاپلوسی بسیار ، بدگمانی میآورد و هرگاه مورد اعتماد برادر دینی خود شدی از تملق بگذر و در عوض به او خوش بین باش. انوارالبهیه صفحه 315

امام علی النقی (ع) فرمود : حکمت در طبع های فاسد تاثیر نمی کند. انوارالبهیه صفحه 315

امام علی النقی (ع) فرمود : از سهل بن زیاد روایت شده که بعضی از اصحاب ما نامه به آنحضرت نوشته و درخواست کردند دعائی به ایشان بیاموزد که جامع دنیا و آخرت باشد ، امام (ع) در جواب ایشان مرقوم فرمود استغفار و حمد بسیار کنید ، همانا به وسیله این کار تمام نیکوئیها را درک خواهید نمود. انوار البهیه صفحه 315

امام علی النقی (ع) در جواب سخنی که بین ایشان و متوکل به میان آمده بود به متوکل گفت صفا و یگانگی مطلب از کسیکه بر او خشمناک هستی و وفا مجوی از کسی که با او مکر نمودی و جویای نصیحت مباش از کسی که به او بدگمانی زیرا قلب دیگری نسبت به تو مانند قلب تو است نسبت به او. انوارالبهیه صفحه 315

و سخنان دیگر امام علی النقی (ع) که هرکه خواهد بر آنها واقف شود بایستی زیارت جامعه کبیره را که از آنحضرت روایت شده بخواند زیرا این زیارت چنانکه علامه مجلسی (ره) گفته از لحاظ سند و لفظ و معنی و مقام ، صحیح ترین و فصیح ترین و بلیغ ترین و عالیترین زیارتها است. انوارالبهیه صفحه 316

امام هادی (ع) فرمودند : خدا را بقعه ‏هاست كه دوست دارد در آنها دعا شود و آن دعاها را مستجاب گرداند، كه يكى از آن بقعه‏ ها بارگاه امام حسين عليه السّلام است. تحف العقول صفحه 878

امام هادی (ع) فرمود : دنيا بازارى است كه عده ‏اى در آن سود برند و عده ‏اى هم زيان نمايند. تحف العقول صفحه 882

امام هادی (ع) فرمود : هر كه براى خود شخصيّت و ارزشى قائل نشود از گزند او خاطر جمع مباش. تحف العقول صفحه 882

امام هادی (ع) فرمود : همانا، ظالم بردبار بسا كه به خاطر بردباريش از ظلم او درگذرند و صاحب حقّ بی ‏خرد بسا كه به خاطر بی ‏خردى خود نور حقّ خويش را خاموش سازد. تحف العقول صفحه 882

امام هادی (ع) فرمود : به راستى، خداوند دنيا را خانه آزمايش و آخرت را خانه ماندگار و آزمايش در دنيا را سببى براى ثواب آخرت و ثواب آخرت را عوض آزمايش دنيا قرار داده است. تحف العقول صفحه 882

امام هادی (ع) فرمود : هر كه از مكر خدا و مؤاخذه دردناك او آسوده خاطر باشد، دچار تكبّر گردد تا آنكه قضاى الهى و امر نافذش بر او جارى شود. هر كه خدا را از روى دليل روشن بشناسد، مصائب دنيا بر او سبك آيد، هر چند با قيچى قطعه قطعه شود و پراكنده گردد! تحف العقول صفحه 880

امام هادی (ع) فرمود : شكرگزار به خود شكر سعادتمندتر است از نعمتى كه موجب شكرگزارى او شده است؛ زيرا نعمتها كالاى دنيايند ولى شكر، هم نعمت دنياست و هم آخرت‏. تحف العقول صفحه 882

امام هادی (ع) فرمود : هر كه از خدا پروا نمايد از او پروا كنند و هر كه از خدا فرمان برد از او فرمان برند و هر كه از خالق اطاعت كند از خشم مخلوق ترسى به خود راه ندهد و هر كه آفريدگار را خشمگين سازد پس بايد مطمئن باشد كه به خشم آفريدگان دچار آيد. تحف العقول صفحه 878

انگشتری دیگری داشت که نقش آن این بود : {{ حفظ العهود من اخلاق المعبود }} حفظ عهد و پیمان از اخلاق خداوند است. انوارالبهیه صفحه 300

 

منبع: http://besooykhoda.blogfa.com/post/64


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام علی نقی (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395
زندگینامه امام علی نقی (ع)
 
 
حضرت امام ابوالحسن ، علی النقی الهادی( علیه السلام ) ، ملقب به « امام هادی (ع) » ، دهمین پیشوای شیعیان ، در 15 ذی الحجه سال 212 هجری قمری ، در اطراف مدینه منوره ، در محلی به نام " صریا " متولد گشت.
پدر بزرگوارشان ؛ حضرت امام جواد (ع) و مادرشان، بانوی گرامی؛ سمانه مغربیه است که بانویی بافضیلت و باتقوا بود.
امام هادی(ع) در سن 6 یا 8 سالگی ، یعنی در سال 220 هجری، پس از شهادت پدر ارجمندشان ؛ حضرت امام جواد(ع) به امامت رسیدند. 

مدت 33 ساله امامت حضرت هادی الائمه (ع) با خلافت معتصم، واثق، منتصر، مستعین، معتز و متوکل عباسی معاصر بود.
آن حضرت و فرزند گرامی ایشان ؛ امام حسن عسکری ( علیهما السلام ) ، به « عسکریین » شهرت یافتند ، زیرا خلفای بنی عباس ، ایشان را از سال 233 به سامرا ( عسکر ) برده و تا آخر عمر پربرکتشان در آنجا ، تحت نظر قرار دادند.

حضرت امام هادی ( علیه السلام ) به القاب دیگری مانند : « نقی » ، « عالم » ، « فقیه » ، « امین » و « طیب » ، شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان نیز « ابوالحسن » است.
امام علی النقی (ع) ، دارای نفس زکیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود و عظمت شخصیت آن بزرگوار (ع) به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است.
قسمتی از این اعترافات ، مبتنی بر شخصیت آن امام همام (ع) به لحاظ معنوی و اخلاقی و بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت(ع) و شمه ای هم ، نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار (ع) صادر شده است.

آن حضرت(ع) ، سرانجام در 3 ماه رجب سال 254 هجری قمری و در سن 42 سالگی ، توسط متوکل عباسی به شهادت رسید و مرقد شریف ایشان هم ـ در جوار مرقد فرزند بزرگوارشان ؛ حضرت امام حسن عسکری(ع) ـ در شهر سامراء، ملجاء و پناه شیعیان و عاشقان است.

 ****
سلطان کرامت ! به فدای کرمت            یا حضرت هادی (ع)! سر ما و قدمت.
از حق طلبیدم که به کوری عدو ،            آباد شود به دست مهدی (عج) ، حرمت.

*****
 اللهم ارزقنا زیارته و شفاعته

 

منبع: http://www.yjc.ir


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امام محمد تقی (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

سجایای اخلاقی و سیره عملی امام جواد (ع)

Image result for ‫امام جواد (ع) عکس‬‎

 

 

حجت  السلام حسین عدالتی  مسئول نمایندگی  ولی فقیه در سپاه ناحیه امام سجاد (ع) در گفت وگو اختصاصی با  خبرنگار خبرگزاری بسیج قزوین گفت:

امام محمد تقی (ع) به وسیله زهری که توسط همسرشان به ایشان خورانده شد و آن امام بزرگوار به این وسیله به شهادت رسیدند.

امام محمد تقی(ع) در سال8 سالگی به امامت رسید و17 سال مدت امامت ایشان بود و در 25 سالگی به عنوان جوان ترین امام به شهادت رسید.

حجت السلام حسین عدالتی ادامه داد: دورده امامت این امام در دوره ی مامون و معتصم عباسی همزمان بود که امام مسئولیت بزرگی بر عهده داشت، پاسداری از فرهنگ و دین اسلام بود. امام محمد تقی(ع) دین السلام را زنده نگاه داشتند ودر فریضه امر به معروف  و نهی از منکر تاکید فراوانی داشتند.

وی تصریح کرد: امام در برابر ظلم و ستم ایستاد و مسلحت در این بود که در سن 25 سالگی به شهادت برسد.

عدالتی بیان کرد: امام رضا(ع) درشان امام جواد (ع) می فرمایید: او بسیار شکیبا و راستگو و دور چشم  ودارای فضیلت است. این امام معاشرت  بابی خردان که  سبب فساد بود و معاشرت با هوشیاران که موجب کمال و اخلاق می دانستند وبا دو قشر نشست و برخاست می کرد و با هر کدام  رویه ی خاص خود را داشت.

مسئول نمایندگی ولی فقیه ناحیه امام سجاد (ع) افزود: امام محمد تقی (ع) با امر به معروف و نهی از منکر بصیرت وسطح علمی را بالا می برد. وی به سخنان این امام رئوف اشاره کرد و ادامه داد: امام محمد تقی(ع) به سه خصلت جلب محبت می کنند: انصاف در معاشرت با مردم، همدلی با مشکلات مردم، همراهی و همدمی با معنویت این 3 خصلت باعث محبوبیت می شود.

حجت الاسلام میرزابیگی در پایان  خاطر نشان کرد: امام جواد(ع) مظلومانه  به شهادت می رسند و ساکنان آسمان بر این  واقعه می گریند و خداوند  به دشمنان او را به  کیفر  سخت  دچار  می سازد. خون امام نادیده گرفته نمی شود، در منطقه و دنیا خون مظلومانی ریخته می شود  و دیکتاتورها نگاه می کنند و بی اهمیت از این مسئله دور میشوند  ولی این را در نظر داشته باشند که خداوند متعالی این خونها را  نا دیده نخواهد گرفت.

 

مطالب دیگر

 

زندگینامه امام جواد (ع)

 

احادیث امام جواد (ع)

_______________________________

منبع: http://basijnews.ir



:: موضوعات مرتبط: امام محمد تقی (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام محمد تقی (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

احادیث امام جواد (ع)

 

 1 قالَ الا مام اءبوجعفر، محمّدالجواد صلوات اللّه و سلامه علیه :
الْمُؤ مِنُ یَحْتاجُ إ لى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.
ترجمه :
فرمود: مؤ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است :
توفیق از طرف خداوند متعال ، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.


2 قالَ علیه السلام : مُلاقاةُ الاْ خوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إ نْ کانَ نَزْرا قَلیلا.
ترجمه :
فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران - خوب - ، موجب صفاى دل و نورانیّت آن مى گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت ، گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد.


3 قالَ علیه السلام : إیّاکَ وَ مُص احَبَةُالشَّریرِ، فَإ نَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ اءثَرُهُ.
ترجمه :
فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.


4 قالَ علیه السلام : کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إ لى غَیْرِاللّهِ وَ کَّلَهُ اللّهُ إ لَیْهِ.
ترجمه :
فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست .
چطور نجات مى یابد کسى که خداوند طالبش مى باشد.
هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى کند.


5 قالَ علیه السلام : مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ اءعْیَتْهُ الْمَصادِرُ.
ترجمه :
فرمود: هرکس موقعیّت شناس نباشد جریانات ، او را مى رباید و هلاک خواهد شد.

 

6 قالَ علیه السلام : مَنْ عَتَبَ مِنْ غَیْرِارْتِیابٍ اءعْتَبَ مِنْ غَیْرِاسْتِعْتابٍ.
ترجمه :
فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علّت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت ، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد.


7 قالَ علیه السلام : أ فْضَلُ الْعِبادَةِ الاْ خْلاصُ.
ترجمه :
فرمود: با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.


8 قالَ علیه السلام : یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللّهِ صلى الله علیه و آله وَ کَنّیهِ.
ترجمه :
فرمود: زمان ولادت امام عصر علیه السلام بر مردم زمانش مخفى است ، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است .
و حرام است که آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه و آله است .


9 قالَ علیه السلام : عِزُّالْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.
ترجمه :
فرمود: عزّت و شخصیّت مؤ من در بى نیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است .


10 قالَ علیه السلام : مَنْ أ صْغى إ لى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإ نْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَ إ نْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إ بلیس فَقَدْ عَبَدَ إ بلیسَ.
ترجمه :
فرمود: هرکس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست ، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست ، و اگر از زبان شیطان و هوى و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.


11 قالَ علیه السلام : لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.
ترجمه :
فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران ، او را زیان و ضرر نمى رساند.


12 قالَ علیه السلام : مَنْ خَطَبَ إ لَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أ مانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إ لاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْ رْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.
ترجمه :
فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتدارى او مطمئن مى باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد.

 

13 قالَ علیه السلام : لَوْسَکَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.
ترجمه :
فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند.


14 قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ.
ترجمه :
فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تاءیید کند، در عقاب آن شریک مى باشد.


15 قالَ علیه السلام : مَنِ انْقادَ الَى الطُّمَاءنینَةِ قَبْلَ الْخِیَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ.
ترجمه :
فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى ، فرمانى ، حرکتى و...) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده ؛ و نتیجه اى جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت .


16قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إفْتَقَرَالنّاسُ الَیْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ اءحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ کَرِهُوا.
ترجمه :
فرمود: هر که خود را به وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند خواه ناخواه ، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.


17 قالَ علیه السلام : عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَلّیا عَلَیْهِ السَّلامُ اءلْفَ کَلِمَةٍ، کُلُّ کَلِمَةٍ یَفْتَحُ اءلْفُ کَلِمَةٍ.
ترجمه :
فرمود: حضرت رسول صلى الله علیه و آله ، یک هزار کلمه به امام علىّ علیه السلام تعلیم نمود که از هر کلمه اى هزار باب علم و مسأ له فرعى باز مى شود.


18 قالَ علیه السلام : نِعْمَةٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَةٍ لاتُغْفَرُ.
ترجمه :
فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیرقابل بخشش باشد.


19 قالَ علیه السلام : مَوْتُ الاْ نْسانِ بِالذُّنُوبِ اءکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْ جَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ اءکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.
ترجمه :
فرمود: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه ، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى ، همچنین حیات و زندگى لذّت بخش به وسیله نیکى و إ حسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى نتیجه .


20 قالَ علیه السلام : لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَةَالاْ یمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.
ترجمه :
فرمود: بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد.
و کسى هلاک و بدبخت نمى گردد مگر آن که هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احکام إ لهى مقدّم نماید.

 

منبع: http://maarefeslam.persianblog.ir/post/140/


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام محمد تقی (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

ولادت امام جواد(ع)

امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجری در مدینه ولادت یافت . نام نامی اش محمد معروف به جواد و تقی است . القاب دیگری مانند : رضی و متقی نیز داشته ، ولی تقی از همه معروفتر می باشد . مادر گرامی اش سبیکه یا خیزران است که این دو نام در تاریخ زندگی آن حضرت ثبت است .

 

  امام محمد تقی (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا علیه السلام در اواخر ماه صفر سال 203ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال یافت . مأمون خلیفه عباسی که همچون سایر خلفای بنی عباس از پیشرفت معنوی و نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضایل آنها در بین مردم هراس داشت ، سعی کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد . " از اینجا بود که مأمون نخستین کاری که کرد ، دختر خویش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبی دایمی و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد .

 

رنجهای دایمی که امام جواد (ع ) از ناحیه این مأمور خانگی برده است ، در تاریخ معروف است " . از روشهایی که مأمون در مورد حضرت رضا (ع ) به کار می بست ، تشکیل مجالس بحث و مناظره بود . مأمون و بعد معتصم عباسی می خواستند از این راه - به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند . در مورد فرزندش حضرت جواد (ع ) نیز چنین روشی را به کار بستند . به خصوص که در آغاز امامت هنوز سنی از عمر امام جواد (ع نگذشته بود . مأمون نمی دانست که مقام ولایت و امامت که موهبتی است الهی ، بستگی به کمی و زیادی سالهای عمر ندارد . باری ، حضرت جواد (ع ) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر بود ، و در دوره ای که فرقه های مختلف اسلامی و غیر اسلامی در میدان رشد و نمو یافته بودند و دانشمندان بزرگی در این دوران ، زندگی می کردند و علوم و فنون سایر ملتها پیشرفت نموده و کتابهای زیادی به زبان عربی ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود ، با کمی سن وارد بحثهای علمی گردید و با سرمایه خدایی امامت که از سرچشمه ولایت مطلقه و الهام ربانی مایه گرفته بود ، احکام اسلامی را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعلیم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری پاسخ گفت.

 

زنان و فرزندان حضرت جواد (ع)


زن حضرت جواد (ع ) ام الفضل دختر مأمون بود . حضرت جواد (ع ) از ام الفضل فرزندی نداشت . حضرت امام محمد تقی زوجه دیگری مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربیه داشته است . فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشته اند بدین شرح : 1 - حضرت ابوالحسن امام علی النقی ( هادی ) 2 - ابواحمد موسی مبرقع 3 - ابواحمد حسین 4 - ابوموسی عمران 5 - فاطمه 6 - خدیجه 7 - ام کلثوم 8 - حکیمه حضرت جواد (ع ) مانند جده اش فاطمه زهرا زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت . بدخواهان نگذاشتند این مشعل نورانی نورافشانی کند . امام نهم ما در آخر ماه ذیقعده سال 220ه . به سرای جاویدان شتافت . قبر مطهرش در کاظمیه یا کاظمین است ، عقب قبر منور جدش حضرت موسی بن جعفر (ع ) زیارتگاه شیعیان و دوستداران است  .

 

 شهادت حضرت جواد(ع)

این نوگل باغ ولایت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولی رنگ و بویش مشام جانها را بهره مند ساخت . آثار فکری و روایاتی که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده ، تا ابد زینت بخش صفحات تاریخ اسلام است . دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است . معتصم عباسی از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدینه به بغداد بیاید . امام جواد در ماه محرم سال 220هجری به بغداد وارد شد . معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند .

علت این امر - همچنان که اشاره کردیم - این اندیشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علویان منتقل شود . از این جهت ، درصدد تحریک ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خلیفه هستی ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد ، مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان می نهد .

این دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثیر حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحریک و تلقین معتصم و جعفر برادرش ، تسلیم گردید . آنگاه این دو فرد جنایتکار سمی کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سیاه روی دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعریف و توصیف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در این امر اصرار کرد . امام جواد (ع ) مقداری از آن انگور را تناول فرمود . چیزی نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شدیدی بر آن حضرت عارض گشت . ام الفضل سیه کار با دیدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشیمان و گریان شد ، اما پشیمانی سودی نداشت . حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گریه می کنی ؟ اکنون که مرا کشتی گریه تو سودی ندارد . بدان که خداوند متعال در این چند روزه دنیا تو را به دردی مبتلا کند و به روزگاری بیفتی که نتوانی از آن نجات بیابی . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهای دیگری هم نقل شده است.

 

منبع: http://icmc.mashhad.ir


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امام رضا (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395
گوشه ای از سجایای اخلاقی امام رضا (ع)
 
Image result for ‫امام رضا (ع) عکس‬‎
 
 

کرامت اخلاقی اهل بیت عصمت و طهارت - علیهم السلام - برگرفته از کرامت و بزرگواری رسول خدا (ص) است که علاوه برهدایت جامعه اسلامی،موجب ارتقاء اخلاق اجتماعی  مسلمانان شده و بیشترین جذابیت را حتی در برخورد با کسانی که بدون معرفت و آگاهی نسبت به آنان برخورد می کردند ایجاد می نمود.

در این قسمت به بعضی از سجایای اخلاقی آن حضرت، به اختصار اشاره می نماییم:

1- آن حضرت با کسی به درشتی سخن نمی گفت و سخن کسی را در هنگام گفتگو قطع نمی کرد. روش امام این بود که صبر می کرد تا سخن گوینده تمام شود سپس نظر خویش را درباره سخنان او ابراز می نمود.

۲- هرگز بلند نمی خندید و تنها تبسم می نمود.

۳- هنگامی که سفره غذا گسترده می شد همه کارگزاران و خدمتکاران خود را سرسفره جمع می کرد و با آنان هم غذا می شد.

۴- او شبها کم می خوابید و اکثر شبها بیدار بود.

۵- امام اکثر روزها را روزه داشت و روزه داشتن سه روز را در ماه ترک نمی کرد و می فرمود: هرکس سه روز در ماه روزه داشته باشد مانند این است که همه عمرش را روزه داشته است.

۶- امام وقتی می دید غلامان میوه ها را نیم خور کرده (بدون جهت) دور می ریختند. می فرمود: سبحان الله! اگر شما نیازندارید مردم گرسنه ای هستند که به آن نیاز دارند. مقدار اضافه رابه محرومان بدهید.

۷- امام با خدمتگزاران کوچک و بزرگ از روی الفت و مهربانی گفت و گو می کرد.

۸- امام درکارهای نیک همواره پیشقدم بود و در نهان بسیار صدقه میداد، مخصوصاْ در شبهای تاریک، هر کس گمان کند مانند او را مشاهده کرده است، دروغ گفته.

۹- مشاهده نشد که امام در مجلسی پای خود را دراز کند و یا بر چیزی تکیه نماید.

 

مطالب دیگر

 

زندگینامه امام رضا (ع)

 

احادیث امام رضا (ع)

__________________________________

منبع: http://12-14.blogfa.com/page/25465654.aspx



:: موضوعات مرتبط: امام رضا (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام رضا (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

احادیث امام رضا (ع)

 

1. مؤمن‌ ، مؤمن‌ واقعى‌ نيست‌ ، مگر آن‌ كه‌ سه‌ خصلت‌ در او باشد : سنتى‌ از پروردگارش‌ و سنتى‌ از پيامبرش‌ و سنتى‌ از امامش‌ . اما سنت‌ پروردگارش‌ ، پوشاندن‌ راز خود است‌ ، اما سنت‌ پيغمبرش‌ ، مدارا و نرم‌ رفتارى‌ با مردم‌ است‌ ، اما سنت‌ امامش‌ صبر كردن‌ در زمان‌ تنگدستى‌ و پريشان‌ حالى‌ است‌

(اصول‌ كافى‌ ، ج‌ 3 ، ص‌ 339)


2. پنهان‌ كننده‌ كار نيك‌ ( پاداشش‌ ) برابر هفتاد حسنه‌ است‌ و آشكار كننده‌كار بد سرافكنده‌ است‌ ، و پنهان‌ كننده‌ كار بد آمرزيده‌ است‌

(اصول‌ كافى‌ ، ج‌ 4 ، ص‌ 160)


3.  از اخلاق‌ پيامبران‌ ، نظافت‌ و پاكيزگى‌ است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 466)


4. امين‌ به‌ تو خيانت‌ نكرده‌ ( و نمى‌كند ) و ليكن‌ ( تو ) خائن‌ را امين‌ تصورنمودى‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 466)


5. برادر بزرگتر به‌ منزله‌ پدر است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 466)


6.  دوست‌ هركس‌ عقل‌ او ، و دشمنش‌ جهل‌ اوست‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 467)


7. دوستى‌ با مردم‌ ، نيمى‌ از عقل‌ است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 467)


8. به‌ درستى‌ كه‌ خداوند ، سر و صدا و تلف‌ كردن‌ مال‌ و پر خواهشى‌ را دوست‌ندارد

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 467)


9.  عقل‌ شخص‌ مسلمان‌ تمام‌ نيست‌ ، مگر اين‌ كه‌ ده‌ خصلت‌ را دارا باشد : از اواميد خير باشد ، از بدى‌ او در امان‌ باشند ، خير اندك‌ ديگرى‌ را بسيار شمارد ، خير بسيار خود را اندك‌ شمارد ، هرچه‌ حاجت‌ از او خواهند دلتنگ‌ نشود ، در عمر خود از دانش‌طلبى‌ خسته‌ نشود ، فقر در راه‌ خدايش‌ از توانگرى‌ محبوبتر باشد ، خوارى‌ در راه‌ خدايش‌ از عزت‌ با دشمنش‌ محبوبتر باشد ، گمنامى‌ را از پرنامى‌ خواهانتر باشد . سپس‌ فرمود : دهمى‌ چيست‌ و چيست‌ دهمى‌ ! به‌ او گفته‌ شد : چيست‌ ؟ فرمود : احدى‌ را ننگرد جز اين‌ كه‌ بگويد او از من‌ بهتر و پرهيزگارتر است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 467)


10. از امام‌ رضا ( ع‌ ) سؤال‌ شد : سفله‌ كيست‌ ؟ فرمود : آن‌ كه‌ چيزى‌ دارد كه‌از ( ياد ) خدا بازش‌ دارد

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 466)


11.  ايمان‌ يك‌ درجه‌ بالاتر از اسلام‌ است‌ ، و تقوا يك‌ درجه‌ بالاتر از ايمان‌است‌ ، و به‌ فرزند آدم‌ چيزى‌ بالاتر از يقين‌ داده‌ نشده‌ است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)


12.  اطعام‌ و ميهمانى‌ كردن‌ براى‌ ازدواج‌ از سنت‌ است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)


13.  پيوند خويشاوندى‌ را برقرار كنيد گرچه‌ با جرعه‌ آبى‌ باشد ، و بهترين‌ پيوندخويشاوندى‌ ، خوددارى‌ از آزار خويشاوندان‌ است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)


14.  حضرت‌ رضا ( ع‌ ) هميشه‌ به‌ اصحاب‌ خود مى‌فرمود : بر شما باد به‌ اسلحه‌پيامبران‌ ، گفته‌ شد : اسلحه‌ پيامبران‌ چيست‌ ؟ فرمود : دعا

(اصول‌ كافى‌ ، ج‌ 4 ، ص‌ 214)


15.  از نشانه‌هاى‌ دين‌ فهمى‌ ، حلم‌ و علم‌ است‌ ، و خاموشى‌ درى‌ از درهاى‌ حكمت‌است‌ . خاموشى‌ و سكوت‌ ، دوستى‌ آور و راهنماى‌ هر كار خيرى‌ است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)


16.  زمانى‌ بر مردم‌ خواهد آمد كه‌ در آن‌ عافيت‌ ده‌ جزء است‌ ، كه‌ نه‌ جزء آن‌ دركناره‌گيرى‌ از مردم‌ ، و يك‌ جزء آن‌ در خاموشى‌ است‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 470)


17.  از امام‌ رضا ( ع‌ ) از حقيقت‌ توكل‌ سؤال‌ شد . فرمود : اين‌ كه‌ جز خدا ازكسى‌ نترسى‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)


18. به‌ راستى‌ كه‌ بدترين‌ مردم‌ كسى‌ است‌ كه‌ يارى‌اش‌ را ( از مردم‌ ) باز دارد وتنها بخورد و زير دستش‌ را بزند

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 472)


19. بخيل‌ را آسايشى‌ نيست‌ ، و حسود را خوشى‌ و لذتى‌ نيست‌ ، و زمامدار را وفايى‌ نيست‌ ، و دروغگو را مروت‌ و مردانگى‌ نيست‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 473)


20. كسى‌ دست‌ كسى‌ را نمى‌بوسد ، زيرا بوسيدن‌ دست‌ او مانند نماز خواندن‌ براى‌اوست‌

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 473)

 

منبع: http://www.yjc.ir


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
زندگینامه امام رضا (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 5 بهمن 1395

زندگینامه امام رضا (ع)

 

نام شریف او «علی» و کنیه ی معروف آن حضرت «ابوالحسن» و لقب های مشهور آن گرامی «رضا، غریب الغرباء، معین الضعفاء، شمس الشموس و انیس النفوس» است.
پدر بزرگوار ایشان، امام موسی بن جعفر(ع) هفتمین امام شیعه است و مادر گرامی آن حضرت، بانوی مکرمه ای به نام «تکتم» که نجمه نیز نامیده می شد و زمانی که خداوند فرزندی چون «علی بن موسی»(ع) به وی عنایت کرد، او را «طاهره» نامیدند، چرا که صدف وجودش گوهری چون امام معصوم را در خود پرورش داده بود.

امام رضا(ع) از بانویی پاک سرشت به نام «سبیکه» دارای فرزندی شد که او را «محمد» نام نهاده و «جواد» لقب دادند.

هنگامی که مامون بر اساس اهداف سیاسی خود، حضرت رضا(ع) را بر خلاف میل آن گرامی از مدینه به طوس آورد، به منظور دست یابی به هدف خویش، دختر خود را که «ام حبیبه» نام داشت به ازدواج امام رضا(ع) در آورد، ولی ام حبیبه هرگز به خانه ی امام راه نیافت و همچنان دوشیزه باقی ماند.

نظریه مشهور در میان عالمان شیعه این است که حضرت رضا(ع) تنها یک فرزند به نام «محمد بن علی الجواد» داشته است. گرچه برخی منابع دو یا پنچ فرزند برای آن امام نام برده اند.

امام علی بن موسی(ع) به سال۱۸۳ه. ق در سن ۳۵ سالگی پس از رحلت پدر ارجمندشان امام موسی بن جعفر(ع) به امامت رسید.

دوره ی امامت آن حضرت ۲۰ سال استمرار یافت و چنان که خود فرموده بود، از سفری که مامون بر آن گرامی تحمیل کرد، هرگز به وطن بازنگشت و در سرزمینی دور از زادگاه و خانواده اش به سال۲۰۳ه. ق در سن ۵۵ سالگی مظلومانه به شهادت رسید و در دیار «طوس» آن جا که اکنون «مشهد» نام گرفته است بدن مطهرش مدفون شد.


منبع:امام رافت و معرفت امام علی بن موسی الرضا(ع)،ص۱۱.۱۲.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
صفات و سجایای اخلاقی امام موسی کاظم (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

صفات و سجایای اخلاقی امام موسی کاظم (ع)
Image result for ‫امام موسی کاظم (ع) عکس‬‎

 

 
 
موسى بن جعفر (ع) به جرم حقگويى و به جرم ايمان و تقوا و علاقه مردم زندانى شد. حضرت موسى بن جعفر (ع) را به جرم فضيلت و اينكه از هارون الرشيد در همه صفات و سجايا و فضايل معنوى برتر بود به زندان انداختند. شيخ مفيد درباره آن حضرت مى گويد:او عابدترين و فقيه ترين و بخشنده ترين و بزرگ منش ترين مردم زمان خود بود، زياد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت . اين جمله را زياد تكرار مى كرد (اللهم انى اءساءلك الراحة عند الموت و العفو عند الحساب ) (خداوندا در آن زمان كه مرگ به سراغم آيد راحت و در آن هنگام كه در برابر حساب اعمال حاضرم كنى عفو را به من ارزانى دار). امام موسى بن جعفر (ع) بسيار به سراغ فقرا مى رفت . شبها در ظرفى پول و آرد و خرما مى ريخت و به وسائلى به فقراى مدينه مى رساند، در حالى كه آنها نمى دانستند از ناحيه چه كسى است . هيچكس مثل او حافظ قرآن نبود، با آواز خوشى قرآن مى خواند، قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعى به دل مى داد، شنوندگان از شنيدن قرآنش مى گريستند، مردم مدينه به او لقب (زين المجتهدين) داده بودند. مردم مدينه روزى كه از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند، شور و ولوله و غوغايى عجيب كردند. آن روزها فقراى مدينه دانستند چه كسى شبها و روزها براى دلجويى به خانه آنها مى آمده است .

 

مطالب دیگر

 

 

زندگینامه امام موسی کاظم (ع)

 

احادیث امام موسی کاظم (ع)

 

__________________________________

 

منبع:http://www.payambar-azam.com/article.aspx?nid=58



:: موضوعات مرتبط: امام موسی (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام موسی کاظم (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

زندگینامه امام موسی کاظم (ع)

امام موسى كاظم علیه السلام در عصر خلافت منصور عباسى به مقام امامت نایل آمد. از آن زمان تا سال ۱۸۳ هجرى، سال وفات آن حضرت، چندین بار توسط خلفاى عباسى دستگیر و زندانى گردید.
امام موسی كاظم تنها در دوران خلافت هارون الرشید به مدت چهار سال زندانى و در همان زندان به شهادت رسید.


رویدادهاى مهم زمان امام موسی کاظم (ع)


۱٫ شهادت امام جعفر صادق علیه السلام، پدر ارجمند امام موسى كاظم علیه السلام، به دست منصور دوانیقى، در سال ۱۴۸ هجرى.
۲٫ پیدایش انشعاباتى در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، اَفْطَحیه و ناووسیه، پس از شهادت امام صادق علیه‌السلام و معارضه آنان با امام موسى كاظم علیه السلام در مسئله امامت.
۳٫ ادعاى امامت و جانشینى امام جعفر صادق علیه السلام، توسط عبدالله اَفْطَحْ، برادر امام موسى كاظم علیه السلام و به وجود آوردن مذهب افطحیه در شیعه.
۴٫ اعراض بیشتر اصحاب امام صادق علیه السلام از عبدالله اَفْطَحْ، و گرایش آنان به امام‏ موسى كاظم علیه‌السلام.
۵٫ مرگ منصور دوانیقى، در سال ۱۵۸ هجرى، و به خلافت رسیدن ابوعبدالله مهدى عباسى، فرزند منصور.
۶٫ احضار امام موسى كاظم علیه السلام به بغداد و زندانى نمودن ایشان در آن شهر، به دستور مهدى عباسى.
۷٫ زندانى شدن امام موسى كاظم علیه السلام در بغداد، در دوران حكومت هادى عباسى.
۸٫ مبارزات منفىِ امام موسى كاظم علیه السلام با دستگاه حكومتىِ هارون‏الرشید، در مناسبت‏هاى گوناگون.
۹٫ بدگویی و سعایت على بن اسماعیل، برادرزاده امام موسى كاظم علیه السلام از آن حضرت، نزد هارون الرشید با توطئه‏چینى یحیى برمكى، وزیر اعظم هارون.
۱۰٫ دستگیرى امام كاظم علیه السلام در مدینه و فرستادن آن حضرت به زندان عیسى بن جعفر در بصره، به دستور هارون‏الرشید، در سال ۱۷۹ هجرى.
۱۱٫ انتقال امام علیه السلام از زندان بصره به زندان فضل بن ربیع در بغداد.
۱۲٫ انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن ربیع به زندان فضل بن یحیى برمكى.
۱۳٫ مراعات كردن حال امام علیه السلام در زندان، توسط فضل بن یحیى و عكس‏العمل شدید هارون به این قضیه.
۱۴٫ مضروب و مقهور شدن فضل بن یحیى، توسط هارون، به خاطر مراعات حال امام علیه السلام در زندان.
۱۵٫ انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن یحیى به زندان سندى بن شاهك.
۱۶٫ مسموم كردن امام علیه السلام با خرماى زهر آلود، توسط سندى بن شاهك در زندان.
۱۷٫ شهادت امام كاظم علیه السلام به خاطر مسمومیت در زندان سندى بن شاهك، در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ هجرى.
۱۸٫ انتقال پیكر مطهر امام موسى كاظم علیه السلام به جِسر (پل) بغداد و فراخوانىِ مردم براى دیدن آن توسط مأموران هارون‏الرشید.
۱۹٫ انزجار سلیمان بن جعفر بن منصور دوانیقى از تحقیر پیكر امام موسى كاظم علیه السلام، توسط مأموران حكومتى، و دستور او به تجهیز و تكفین مناسب شأن پیكر آن حضرت و به خاك سپارى در مقابر قریش بغداد.

 

منبع:http://linknama.ir


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام موسی کاظم (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

احادیث امام موسی کاظم (ع)

 

1. مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده ، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.

بحارالانوار، جلد 78، ص 333

 

2. مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی الله و الصَّلاهِ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) كَانَ كَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتر
هر كه پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا كند چون كسی است كه بی زه كمان كشد.

تحف‌العقول ، ص‌ 425

 

3. أوشَک دَعوَةً‌ وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ‌ بِظَهرِ الغَیبِ
دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.

اصول کافی،ج1 ،ص52

 

4. مَن أرادَ أن یکنَ‌ أقوَی النّاسِ‌ فَلیتَوکل عَلی الله
هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.

بحار الانوار، ج7 ، ص143

 

5. أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ‌ إِنتِظارُ‌ الفَرَجِ
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند ،‌ انتظار فرج و گشایش است.

 تحف العقول، ص403

 

6. مَلْعُونٌ مَنْ اغْتابَ أخاهُ
ملعون است کسی که از برادرش غیبت کند.

بحار الأنوار، ج 74، ص 232

 

7. رَجُلٌ مِنْ أهْلِ قُمَ یَدْعوُ النّاسَ إلَی الحَقِّ، یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الحَدیدِ
مردی از قم، مردم را به حق فرا می‌خواند و گروهی چون پاره‌های آهن [استوار]، پیرامون او گرد می‌آیند.

بحارالأنوار، ج 57، ص 216

 

8. تَفَقَّهوا فی دینِ الله فإنَّ الفقه مفتاحُ البَصیرة،وتَمامُ العِبادة و السّببُ إلی المنازل الرفیعة و الرُّتبِ الجَلیلة فی الدین و الدنیا،و فَضلُ الفَقیه علی العابد كَفَضلِ الشمسِ علی الكواكب و مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینهِ لَم یَرضَ اللهُ لهُ عملاً
در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، كلید بصیرت و كمال عبادت و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شكوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم ِعمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.

تحف العقول ص410

 

9. مَنِ استَوى‏ یوماهُ فَهُوَ مَغبُونٌ
هر کسى که دو روزش مساوى باشد (و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است.

بحار الأنوار،ج 78،ص326،ح5

 

10. لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ
از مانیست كسی كه هر روز حساب خود رانكند ،پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد،واگر بدی كرده،از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.

اصول كافی ج 4 ص 191

 

. قِلَّهُ المَنطِق حُکمٌ عَظِیم، فَعَلَیکُم بِالصُّمتِ
بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است.

بحاالانوار ، ج 78 ، ص 321

 

12. مَن اَحزَنَ والدَیهِ فَقَد عَقهُما
هر که پدر و مادر را اندوهگین کند آنان را ناسپاسی کرده است.

تحف العقول ، ص 425

 

13. مَا مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَاک إلّا وَ فِیه مَوعِظَه
چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزی است.

بحاالانوار ، ج 78 ، ص 319

 

14. وَاللّه‏ِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ
به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.

بحارالأنوار، ج 6، ص 28، ح 29

 

15. إنَّ الحَرامَ لا یُنمى‏ وإن نُمِىَ لا یُبارَكُ فیهِ
مال حرام افزون نمى‏گردد و اگر هم افزون گردد برکت نمى‏یابد.

الکافى ، ج 5، 125

 

 

16. مَنِ اقتَصَدَ وَقَنَعَ بَقِیَت عَلَیهِ النِّعمَةُ ومَن بَذَّرَ وأسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ
هرکه میانه‏روى کند و قناعت ورزد، نعمت بر او بپاید و هر که بى‏جا مصرف نماید و زیاده‏روى کند، نعمتش زوال یابد.

 

تحف‏العقول، ص 403

 

 

17. لِكُلِّ شَیءٍ دَلِیلٌ وَ دَلیلُ العَاقِل التَّفَكُّر، وَ دَلیلُ التَّفكُّرِ الصُمت
برای هر چیزی دلیلی باید، و دلیل خردمند تفكر است، و دلیل تفكر خاموشی.

 

تحف العقول ، ص 406

 

 

18. طوبى لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئِكَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القیامَةِ
خوشا به حال اصلاح‏کنندگان بین مردم، که آنان همان مقرّبان روز قیامت‏اند.

 

تحف العقول، ص 393

 

 

19. إنَّ العاقِلَ لایَکذِبُ و إن کانَ فیهِ هَواهُ
خردمند دروغ نمى‏گوید ، اگرچه میل او در آن باشد.

 

تحف العقول ، ص 391

 

 

20. اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یُبغِضُ العَبدَ النَّوّامَ الفارِغَ
خداوند عزّوجلّ، بنده خواب آلوده بیکار را دشمن دارد.

الکافی: ج 5 ، ص 84 ، ح 2

 

منبع: سایت تالاب

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امام جعفر صادق (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

سجایای اخلاقی امام جعفر صادق علیه السلام

Image result for ‫امام جعفر صادق علیه السلام‬‎

 

عبادت امام

 

امام هادی علیه السلام شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خضوع به رکوع و سجده سپری می کرد و بین پیشانی نورانی اش و زمین، جز سنگ ریزه و خاک حایلی وجود نداشت. پارسایی و انس با پروردگار، آن چنان نمودی در زندگی امام داشت که در مقام بیان برجستگی و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداخته اند.

 

ابن کثیر می نویسد: او عابدی وارسته و زاهد بود. ایشان کمر همت به عبادت بسته، فقیه و پیشوا بود.

ابن عباد حنبلی نیز می گوید: کان فقیها، اماماً ، متعبدا.

 

سخاوت امام صادق(علیه السلام)

ابوزهره در این باره مى نویسد: «بسیارى از مفسرین مى گویند: آیه«وَیُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَاَسِیراً»);(2)؛ (و غذا ى خود را با این که به آن علاقه و نیاز دارند، به مسکین و یتیم و اسیر مى دهند.) در شان على بن ابى طالب(علیه السلام) نازل شده است... مسلّم آن است که على بن ابى طالب(علیه السلام) از سخى ترین افراد صحابه، بلکه از سخى ترین عرب بود. نسل و ذریه او نیز بعد از آن حضرت همین طور بودند. علىّ بن الحسین زین العابدین(علیه السلام) غذا را شبانه به دوش مى کشید تا درب خانه هاى مستمندان توزیع نماید... .
هیچ عجیب به نظر نمى رسد که امام صادق(علیه السلام) - که در آن بیت کریم رشد کرده - سخى و اهل جود باشد. او کسى بود که به مستحقّان عطا مى کرد. همیشه برخى از پیروانش را امر مى کرد تا کارهایى را که در آن خسارت بوده تحمل کنند و به سبب آن باعث ایجاد خصومت بین مردم نشود. او مى فرمود: «لایتمّ المعروف الاّ بثلاثه: بتعجیله، و تصغیره و ستره»؛ (کار خیر به جز با سه چیز تمام نخواهد شد: با عجله کردن، کوچک شمردن و پوشاندن آن.)
و لذا در بیشتر اوقات عطا را مخفى مى کرد، و در این امر به جدّش على بن الحسین اقتدا مى نمود. هر گاه قحطى مى رسید انبانى از نان و گوشت و دراهم را برداشته و به پشت خود مى انداخت، آنگاه آنها را بین مستمندان اهل مدینه توزیع مى کرد، و این در حالى بود که کسى نمى دانست چه کسى این ها را عطا مى کند، تا وقتى که حضرت از دنیا رحلت نمود، و آنچه که مخفى بود بر ملا شد... در کتاب «حلیه الاولیاء» آمده است: "جعفر بن محمّد آن قدر به مستمندان کمک مى کرد که بر عیالش چیزى باقى نمى ماند"»

 

مطالب دیگر

 

 

زندگینامه امام جعفر صادق (ع)

 

احادیث امام جعفر صادق (ع)

____________________________
منابع:

http://thaqalain.ir/?p=53568

http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249065&typeinfo=23&catid=24091



:: موضوعات مرتبط: امام صادق (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام جعفر صادق (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

زندگینامه امام جعفر صادق (ع)

 

رخسار حضرت: بيشتر شمايل آن حضرت مثل پدرشان امام باقر (عليه السلام) بود . جز آنكه كمي لاغرتر و بلند تر بودند .
مردي ميانه بالا ، سفيد روي ، پيچيده موي و پيوسته صورتشان چون آفتاب مي درخشيد . در جواني موهاي سرشان سياه و در پيري سفيدي موي سرشان بر وقار و هيبتشان افزوده بود . بيني اش كشيده و وسط آن اندكي برآمده بود وبر گونه راستش خال سياه رنگي داشت .
ريش مبارك آن جناب نه زياد پرپشت و نه زياد كم پشت بود . دندانهايش درشت و سفيد بود وميان دو دندان
پيشين آن گرامي فاصله وجود داشت . بسيار لبخند مي زد و چون نام پيامبر برده مي شد رنگ از رخسارش تغيير مي كرد .

 


گوشه اي از حيات امام صادق ( عليه السلام )


پدرش 26 ساله بود كه او زاده شد . دوازده تا 15 سال بنابر اختلاف از عمر شريفش را درکنار جدش امام سجاد ( عليه السلام ) و نوزده سال را در كنار پدرش امام باقر ( عليه السلام ) گذراند .
پيامبر اكرم ( ص ) در خصوص انتخاب نام و لقب امام ششم فرموده است: وقتي كه فرزندم جعفر متولد شد نام اورا صادق بگذاريد زيرا فرزند پنجمش جعفراست وادعاي امامت مي كند و او در نظر خداوند جعفر كذاب است .
ابن بابويه و قطب راوندي روايت كرده اند : كه از حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) پرسيدند كه امام بعد از تو كيست ؟
فرمود : محمد باقر شكافنده علوم است . پرسيدند كه : بعد از اوامام كه خواهد بود ؟ گفت : جعفر كه نام اونزد اهل آسمانها صادق است.امام ششم شيعيان و رئيس مذهب تشيع درسال 114 هجري قمري در سن 31 سالگي به امامت رسيد و رداي ولايت بردوش گرفت.
دوران امامت آن امام 34 سال بوده كه با اواخر حكومت امويان واوايل حكومت عباسيان مصادف مي باشد .
كه حدود هجده سال آن ( 132-114 ) همزمان با حكومت امويان و شانزده سال آن ( 148-132 ة ) همزمان با حكومت عباسيان بود .
آن حضرت با پنج تن از خلفاي بني اميه - هشام بن عبدالملي ( 125-105 ه. ق ) ، وليد بن يزيد بن عبدالملي ( 126-125 ه. ق ) ، يزيد بن وليد بن عبدالملي ( 126 ه. ق ) ، ابراهيم بن وليد (126 ه. ق"( به مدت 70 روز )) و مروان بن محمد ملقب به حمار ( 132-126 ه.ق ) و دو تن از خلفاي بني عباس ابوالعباس ( عبدالله بن محمد ) معروف به سفاح ( 132- 136 ( 137 ) ه. ق ) و ابوجعفر معروف به منصور دوانيقي ( 158-136 ( 137 ) ه. ق ) معاصر بود .
در يك دسته بندي ، زندگاني امام جعفر صادق ( عليه السلام ) مي توان به سه دسته كلي تقسيم نمود :
الف - زندگاني امام در دوره امام سجاد و امام باقر ( عليهما السلام ) كه تقريبا نيمي از مر حضرت را به خود اختصاص مي دهد . در اين دوره ( 83-114 ) امام صادق ( عليه السلام ) از علم و تقوي و كمال و فضيلت آنان در حد كافي بهره مند شد .
ب - قسمت دوم زندگي امام جعفر صادق( عليه السلام ) ازسال 114 هجري تا 140 هجري مي باشد . دراين دوره امام از فرصت مناسبي كه بوجود آمده ، استفاده نمود و مكتب جعفري را به تكامل رساند . در اين مدت ، 4000 دانشمند تحويل جامعه داد و علوم و فنون بسياري را كه جامعه آن روز تشنه آن بود ، به جامعه اسلامي ارزاني داشت .
ج - هشت سال آخرامام( عليه السلام ) قسمت سوم زندگي امام را تشكيل مي دهد . دراين دوره ، امام بسيار تحت فشار و اختناق حكومت منصور عباسي قرار داشت . در اين دوره امام دائما تحت نظر بود و مكتب جعفري عملا تعطيل گرديد .

 

منبع: http://pamsari.blogfa.com/post-12.aspx


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام جعفر صادق (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

احادیث امام جعفر صادق (ع)

 

حدیث اول :

من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه .

امام جعفر صادق (ع) : هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 189

حدیث دوم :

ان المسلمين يلتقيان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .

امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان كه به هم برخورد مي كند آن كه ديگري را بيشتر دوست دارد بهتر است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 193

حدیث سوم :

جعل الخير كله في بيت و جعل مفتاحه الزهد في الدنيا .

امام جعفر صادق (ع) : همه خير در خانه اي نهاده شده و كليدش را زهد و بي رغبتي به دنيا قرار داده اند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 194

حدیث چهارم:

اذا أراد الله بعبد خيرا زهده في الدنيا و فقهه في الدين و بصره عيوبها و من أوتيهن فقد أوتي خير الدنيا و الاخرة .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي را خواهد او را نسبت به دنيا بي رغبت و نسبت به دين دانشمند كند و به دنيا بينايش سازد و به هر كه اين خصلتها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 196

حدیث پنجم:

خف الله كأنك تراه و إن كنت لا تراه فإنه يراك .

امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس كه گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 110

حدیث ششم :

كان أميرالمؤمنين صلوات الله عليه يقول : أفضل العبادة العفاف .

امام جعفر صادق (ع) : اميرالمؤمنين عليه السلام  مي فرمود : بهترين عبادت عفت است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 125

حدیث هفتم :

قال رسول الله : من ترك معصية لله مخافة الله تبارك و تعالي أرضاه الله يوم القيامة .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرمود : هر كه گناهي را براي خدا و ترس از او ترك كند خدا او را در روز قيامت خشنود گرداند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 128

حدیث هشتم :

قال الله تبارك و تعالي : ما تحبب إلي عبدي بأحب مما افترضت عليه .

امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چيزي محبوبتر از انجام واجبات به من دوستي نكند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 129

حدیث نهم :

العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلك عبادة العبيد و قوم عبدوا الله تبارك و تعالي طلب الثواب ، فتلك عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلك عبادة الأحرار و هي أفضل العبادة .

امام جعفر صادق (ع) : عبادت كنندگان سه دسته اند : گروهي خداي متعال را از ترس عبادت كنند و اين عبادت بردگان است ، گروهي خداي متعال را به طمع ثواب عبادت كنند و اين عبادت مزدوران است . دسته اي خداي متعال را براي دوستيش عبادت كنند و اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 131

حدیث دهم :

إنما خلد أهل النار في النار لأن نياتهم كانت في الدنيا أن خلدوا فيها أن يعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة في الجنة لأن نياتهم كانت في الدنيا أن لو بقوا فيها أن يطيعوا الله أبدا ، فبالنيات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالي : " قل كل يعمل علي شاكلته " قال : علي نيته .

امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اينرو در دوزخ جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرماني خدا كنند و اهل بهشت از اينرو در بهشت جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقي بمانند هميشه اطاعت خدا كنند پس اين دسته و آن دسته به سبب نيت خويش جاوداني شدند ، سپس قول خداي تعالي را تلاوت نمود : بگو هركس طبق طريقه خويش عمل مي كند . فرمود : يعني طبق نيت خويش .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 135 - 136

حدیث یازدهم :

لا تكرهوا إلي أنفسكم العبادة .

امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مكروه و ناپسند نداريد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 137

حدیث دوازدهم :

ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قليلا جزاه بالقليل الكثير.

امام جعفر صادق (ع) : چون خداي تعالي بنده اي را دوست دارد و او عمل كوچكي انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 137 – 138

حدیث سیزدهم :

الصبر رأس الايمان .

امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ايمان است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 140

حدیث چهاردهم :

ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من يحب و من يبغض .

امام جعفر صادق (ع) : سه چيز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 192

حدیث پانزدهم :

من ابتلي من المؤمنين ببلاء فصبر عليه ، كان له مثل أجر الف شهيد .

امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمني به بلائي گرفتار شود و صبر كند ، اجر هزار شهيد براي اوست .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 146

حدیث شانزدهم :

محمد بن سليمان الديلمي عن أبيه قال : قلت لابي عبدالله - عليه السلام - فلان بن عبادته و دينه و فضله ! فقال : كيف عقله ؟ قلت : لا أدري : فقال : ان الثواب علي قدر العقل .

امام جعفر صادق (ع) : سليمان ديلمي مي گويد : به امام صادق - عليه السلام - عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمي دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 12

حدیث هفدهم :

أكمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .

امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترين مردم خوش خلق ترين آنهاست .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 27

حدیث هیجدهم :

قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبياء أمرنا أن نكلم الناس علي قدر عقولهم .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئيم .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 27

حدیث نوزدهم :

قال رجل له - عليه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان . قال : قلت : فالذي كان في معاوية ؟ فقال : تلك النكراء ، تلك الشيطنة ، وهي شبيهة بالعقل ، و ليست بالعقل .

امام جعفر صادق (ع) : شخصي از امام صادق - عليه السلام - پرسيد عقل چيست ؟ فرمود : چيزي است كه به وسيله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آيد . آن شخص گويد : گفتم پس آنچه معاويه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نيرنگ است ، آن شيطنت است ، آن نمايش عقل را دارد ، ولي عقل نيست .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 11

حدیث بیستم :

عبدالله بن سنان قال : ذكرت لابي عبدالله - عليه السلام - رجلا مبتلي بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أي عقل له و هو يطيع الشيطان ؟ فقلت له : و كيف يطيع الشيطان ؟ فقلت له : سله هذا الذي يأتيه من أي شيء هو ؟ فانه يقول لك من عمل الشيطان .

امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گويد به حضرت صادق - عليه السلام - عرض كردم : مردي هست عاقل كه گرفتار وسواس در وضو و نماز مي باشد : فرمود چه عقلي كه فرمانبري شيطان مي كند ؟ گفتم : چگونه فرمان شيطان مي برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه اي كه به او دست مي دهد از چيست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شيطان است .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 13

 

منبع:http://www.beytoote.com/religious/ahadis-asal/forty-hadith-imam-sadeq.html


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امام باقر (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

 سجایای اخلاقی امام محد باقر علیه السلام

Image result

 

عبادت و پارسایی

امام صادق علیه السلام می فرماید: «پدرم، امام محمدباقر علیه السلام همواره مشغول ذکر خدا بود. هنگام خوردن غذا ذکر خدا می گفت. وقتی با مردم صحبت می کرد، از یاد خدا باز نمی ماند و کلمه «لااله الاالله» همواره بر زبانش جاری بود. (سحرگاهان) ما را به عبادت و شب زنده داری تا برآمدن آفتاب فرا می خواند. به آن دسته از اعضای خانواده که قرائت قرآن می دانستند، خواندن قرآن را دستور می داد و بقیه را به گفتن ذکر خدا سفارش می نمود.»
« افلح » خدمتکار امام ، می گوید :
«با محمدبن علی علیه السلام برای انجام مناسک حج بار سفر بستم. وقتی رسیدیم و امام داخل مسجدالحرام شد و نگاهش به کعبه افتاد، شروع به اشک ریختن کرد. او با صدای بلند می گریست. تا جایی که شگفتی من برانگیخته شد (که چرا امام معصوم این گونه می گرید؟!) گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد! مردم دارند شما را نگاه می کنند. اگر ممکن است کمی آهسته تر گریه کنید، امام فرمود: وای بر تو! چرا صدایم را به گریه بلند نکنم تا شاید (مورد بخشایش و مهرورزی پروردگار قرار گیرم و) در من نظر لطف کند و فردای رستاخیز به مهربانی و لطفش درآویزم.
سپس مشغول طواف خانه خدا شد و نزد مقام به نماز ایستاد. ( هنگامی که نمازش پایان یافت) به سجده رفت و آن هنگام که سر از خاکساری درگاه خدا برداشت، سجده گاهش از اشک تر شده بود. او در هر شبانه روز صد و پنجاه رکعت نماز می گزارد.»
امام صادق علیه السلام در بیان خدا ترسی پدر بزرگوارش می فرماید :
«پدرم نیمه های شب خدا را با سوز و گداز چنین می خواند؛ بارالها! خواندی، کوتاهی کردم، رماندی، سرباز زدم، ببین، اینک منم، بنده تو، سرافکنده به درگاهت و هیچ عذر خواسته ای ندارم».

 

بردباری

مردی نصرانی خطاب به امام باقر (ع) گفت: تو بقر هستی. امام (ع) با ملایمت و خونسردی فرمود: من باقر هستم. مرد (که همچنان بر اسائه ی ادب مصر بود) گفت: تو پسر زنی آشپز هستی. امام (ع) بار دیگر با ملایمت و نرمی به وی فرمود: آشپزی حرفه ی او بود (و این ننگ نیست). نصرانی همچنان به گفتار ناهنجار خود ادامه داد و مادر امام (ع) را به نسبتی ناروا متهم ساخت. امام (ع) با ملاطفت به وی فرمود: اگر راست می گویی، خدا او را بیامرزد و گر نه خدا تو را بیامرزد.
مرد نصرانی از دیدن این برخورد امام (ع) به اشتباه خود پی برد و اسلام آورد.

 

دستگیری از نیازمندان جامعه

کمک به محرومان، نیازمندان و ستمدیدگان جامعه، اصل بزرگی در زندگانی امام باقر(ع) بود و برطرف کردن نیازهای مادی و روحی آنان را مهم ترین فعالیت های اجتماعی خود به شمار می آورد. امام، آنان را دور خود جمع می کرد، سخنانشان را می شنید و دردهایشان را آرامش می بخشید. امام صادق(ع) در این باره می فرماید:
« روزی نزد پدرم رفتم، در حالی که مشغول تقسیم هشت هزار دینار به نیازمندان مدینه بود و یازده غلام را آزاد ساخت.»
امام روزهای تعطیل، به ویژه جمعه ها، را به دستگیری و انفاق به مستمندان اختصاص می داد و دیگران را نیز به آن برمی انگیخت. در روایتی دیگر از امام صادق(ع) آمده است:
« با وجود این که پدرم از نظر بنیه مالی ضعیف تر از سایر افراد خاندانش و نیز مخارج زندگی اش بیشتر از بقیه بود، ولی در هر روز جمعه به نیازمندان کمک می کرد، حتی اگر کمک او به اندازه یک دینار بود و می فرمود: پاداش صدقه و کمک به نیازمندان در روز جمعه برتری دارد؛ همان گونه که روز جمعه نسبت به دیگر روزهای هفته دارای برتری است.»
ویژگی برجسته امام در دستگیری از مستمندان این بود که هرگز آنان را «سائل؛ گدا» خطاب نمی کرد و همواره به دیگران می فرمود: «آنان را به بهترین نام هایشان صدا بزنید.»

 

مطالب دیگر

 

 

زندگینامه امام باقر (ع)

 

احادیث امام باقر (ع)

________________________
منبع: http://www.dana.ir



:: موضوعات مرتبط: امام باقر (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام باقر (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

زندگینامه امام باقر (ع)

امام محمد باقر(ع) پنجمين امام شيعه در روز اول رجب مصادف با روز جمعه در سال 57 هجري ديده به جهان گشود، پدر گرامي ايشان امام سجاد (ع) و مادر بزرگوارش فاطمه دختر امام حسن بود. به اين جهت ايشان را علوين و هاشمين (علوي و هاشمي از دو سو) خوانده اند. نام مبارك ايشان محمد و كنيه اش “ابوجعفر” است و داراي 4 لقب مشهور مي باشند. مشهورترين لقب ايشان “باقر” است كه پيشتر رسول خدا در حديث جابر بر ايشان نهاده اند. 3 ساله بود كه واقعه عاشورا اتفاق افتاد و 38 سال در كنار امامت پدر عزيزش امام سجاد(ع) بود و با شهادت ايشان در سال 95 هجري دوران امامت ايشان آغاز شد . اين دوران به گواهي امام صادق (ع) نوزده سال و دو ماه ادامه يافت و با حكمراني پنج تن از خلفاي اموي هم زمان بود . از حضرت باقر(ع) برخورد سياسي عمومي با خلفاي هم عصرشان گزارش نشده اما هر گاه فرصت را مناسب مي ديد حكومت غاصبانه آنان را نفي مي كرد . هشام ابتدا مدتي امام را زنداني كرد اما به دليل تمايل زندانيان بر امام و ترس حكومت از شكل گيري قيام ناگزير به آزاد كردن حضرت و برگرداندن ايشان به مدينه شد . در آن وضعيت سياسي مهم ترين سلاح امام در آن زمان قلم و دوات و تعليم و تربيت شاگردان الهي و پرورش فقيهان و دانشمنداني بود كه بتوانند مبيّن و مبلّغ آراي اهل بيت عليهم السلام در جامعه اسلامي باشند . همچنين آن حضرت به مناظره با مخالفان و سران اديان و مذاهب گوناگون پرداخت كه به اثبات اسلام و امامت ايشان و رويارويي با حکومت منتج شد و پايه گذار “نهضت علمي جعفري امام صادق (ع)” گشت. سرانجام آن امام مظلوم در اثر دسيسه “هشام بن عبدالملك” مسوم شد و به روز هفتم ذي الحجه از سال 114 هجري در سن 57 سالگي چشم از جهان فروبست و در بقيع به خاك سپرده شد. امام باقر(ع) علاوه بر علم عظيم الهي وحلم بي نظير داراي سجاياي اخلاقي بزرگي بودند.

منبع:http://www.tohidfoundation.com/religion/2009/460/


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
احادیث امام باقر (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

احادیث امام باقر (ع)

 

1- چه بسا شخص حريص بر امري از امور دنيا ، که بدان دست يافته و باعث نافرجامي و بدبختي او گرديده است ، و چه بسا کسي که براي امري از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسيده ، ولي به وسيله آن سعادتمند گرديده است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (166)

2- تو را به پنج چيز سفارش مي کنم : اگر مورد ستم واقع شدي ستم مکن ، اگر به تو خيانت کردند خيانت مکن ، اگر تکذيبت کردند خشمگين مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بيتابي مکن .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (167)

3- سخن نيک را از هر کسي ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گيريد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (170)

4- چيزي با چيزي نياميخته است که بهتر از حلم با علم باشد .
 بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص(172)

5- نهايت کمال ، فهم در دين و صبر بر مصيبت ، و اندازه گيري در خرج زندگاني است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص(172)

6- سه چيز از خصلتهاي نيک دنيا و آخرت است : از کسي که به تو ستم کرده است گذشت کني ، به کسي که از تو بريده است بپيوندي ، و هنگامي که با تو به نداني رفتار شود ، بردباري کني .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

7- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از يکديگر اصرار ورزند ، ولي اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

8- دانشمندي که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

9- هيچ بنده اي عالم نيست ، مگر اينکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زيردست خود را خوار نشمارد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

10- هر که خوش نيت باشد ، روزي اش افزايش مي يابد .
 بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

11- هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد ، بر عمرش افزوده مي گردد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

12- از سستي و بي قراري بپرهيز ، که اين دو ، کليد هر بدي مي باشند ، کسي که سستي کند ، حقي را ادا نکند ، و کسي که بي قرار شود ، بر حق صبر نکند .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

13- پيوند با خويشان ، عملها را پاکيزه مي نمايد ، اموال را افزايش مي دهد ، بلا را دور مي کند ، حسا آخرت را آسان مي نمايد ، و مرگ را به تاخير مي اندازد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 71، ص (111)

14- بهترين چيزي را که دوست داريد درباره شما بگويند ، درباره مردم بگوييد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 65، ص (152)

15- خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار مي دهد ، چنانکه سفر کرده اي براي خانواده خود هديه مي فرستد ، و او را از دنيا پرهيز مي دهد ، چنانکه طبيب مريض را پرهيز مي دهد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (180)

16- بر شما باد به پرهيزکاري و کوشش و راستگويي ، و پرداخت امانت به کسي که شما را بر آن امين دانسته است ، چه آن شخص ، نيک باشد يا بد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (179)

17- غيبت آن است که درباره برادرت چيزي را بگويي که خداوند بر او پوشيده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عيبي را که در برادرت نيست ، به او ببندي .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (178)

18- خداوند ، دشنام گوي بي آبرو را دشمن دارد .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

19- تواضع ، راضي بودن به نشستن در جايي است که کمتر از شانش باشد ، و اينکه به هر کس رسيدي سلام کني ، و جدال را هر چند حق با تو باشد ، ترک کني .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

20- برترين عبادت ، پاکي شکم و پاکدامني است .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

منبع:http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=137


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
امام سجاد (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

سجایای اخلاقی امام سجاد علیه السلام

Image result for ‫امام سجاد علیه السلام‬‎

 

 

پاسخ ناسزا

 

مردى از خاندان امام زين العابدين عليه السلام بالاى سر حضرت ايستاد و بر ضد حضرت فرياد كشيد و به آن بزرگوار ناسزا گفت! حضرت جواب او را نداد تا آن مرد به خانه‏ اش باز گشت.
حضرت پس از رفتن او به هم‏نشينان فرمود: شنيديد اين مرد چه گفت؟ من دوست دارم با من بياييد تا پاسخ مرا به او بشنويد، گفتند: همراهت می آييم و ما دوست داشتيم حضرت به او چیزی بگويد.
حضرت به راه افتاد و مى‏ گفت:
«... وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ».

«(متقین) خشم خود را فرو مى‏ برند، و از [خطاهاىِ‏] مردم در مى‏ گذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد».
دانستيم كه آن حضرت چيزى به او نمى‏ گويد، در هر صورت به منزل آن مرد آمد. آن مرد در حالى كه براى شر برخاسته بود از خانه خارج شد و شك نداشت كه حضرت براى تلافى كار ناهنجار او آمده است.
امام سجاد عليه السلام به او فرمود: برادرم‏ چند لحظه پيش بالاى سرم ايستادى و اين مطالب را در حق من گفتى، اگر همانم كه تو گفتى از خدا به خاطر آن درخواست آمرزش مى‏ كنم و اگر آنچه گفتى در من نيست خدا تو را بيامرزد، آن مرد پيشانى حضرت را بوسيده، گفت: آنچه گفتم در تو نيست و من به گفتار خودم سزاوارترم. راوى روايت مى ‏گويد: آن مرد حسن بن حسن پسر عموى حضرت بود.

 

 

فضاى امن و امان‏

 

حضرت امام على بن الحسين عليه السلام يكى از غلامانش را دو بار صدا كرد و او جواب نداد، بار سوم به او فرمود: فرزندم! آيا صداى مرا نشنيدى؟ گفت: چرا شنيدم، فرمود: تو را چه شد كه پاسخم را ندادى؟ گفت: از تو احساس امنيت مى ‏كردم، حضرت فرمود: خدا را سپاس گزارم كه خدمتكارانم از من احساس امنيت مى ‏كنند.

 

 

احسان پنهانى‏

 

در مدينه خانواده ‏هايى بودند كه رزق و مايحتاج زندگی ‏شان به آنان می رسيد، ولى نمی ‏دانستند از كجا به آنان مى ‏رسد؟ هنگامى كه حضرت على بن الحسين عليه السلام از دنيا رفت آن را از دست دادند. پس دانستند كه اين برنامه، كار حضرت سجاد علیه السلام بوده است.

 

 

عفو و گذشت قرآنى‏

كنيزى از كنيزان حضرت امام سجاد عليه السلام براى وضو جهت نماز به روى دستان مباركش آب مى ‏ريخت. ناگاه آفتابه از دست كنيز روى صورت حضرت افتاد و آن را شكافت! حضرت سر مباركش را به سوى او برداشت، كنيز گفت: خداى بزرگ مى‏ گويد: «و (متقین) خشم خود را فرو مى ‏برند» ، حضرت فرمود: خشمم را فرو فرو بردم؛ كنيز گفت: «و از [خطاهاىِ‏] مردم در مى‏ گذرند» ، حضرت فرمود: از تو در گذشتم؛ كنيز گفت: «و خدا نيكوكاران را دوست دارد» ؛ حضرت فرمود: برو كه تو در راه خدا آزادى.

 

مطالب دیگر

 

 

 

 

زندگینامه امام سجاد (ع)

 

احادیث امام سجاد (ع)

___________________________________
منبع: http://ahlolbait.com



:: موضوعات مرتبط: امام سجاد (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام سجاد (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

زندگینامه امام سجاد (ع)

 

حضرت علی بن الحسين ، ملقّب به سجّاد و زين العابدين، روز پنجم شعبان سال 38 هجرى يا 15 جمادى الاولى همان سال، در مدينه ديده به جهان گشود .مادر مكرّمه آن حضرت بنا بر منابع تاريخ اسلامى، غزاله از مردم سند يا سجستان كه به سلافه يا سلامه نيز مشهور است، ميباشد. ولى بعضى از منابع ديگر نام او را شهربانويه، شاه زنان ، شهرناز، جهان بانويه و خوله، ياد كرده اند.
امام سجّاد(ع) در بدترين زمان از زمان هايى كه بر دوران رهبرى اهل بيت گذشت مي زيست، چه، او با آغاز اوج انحرافى، معاصر بود كه پس از وفات رسول اكرم (ص) روى داد.
امام(ع) با همه محنتها و بلاها كه در روزگار جدّ بزرگوارش اميرالمؤمنين(ع) آغاز گرديده بود همزمان بود.
او سه سال پيش از شهادت امام على(ع) متولّد گرديد، وقتى ديده به جهان گشود، جدّش اميرمؤمنان(ع)در خطِّ جهادِ جنگِ جمل، غرق گرفتارى بود و از آن پس با پدرش امام حسين(ع) در محنت و گرفتاريهاى فراوان او شريك بود. او همه اين رنج ها را طى كرد و خود به طور مستقل روياروى گرفتاريها قرار گرفت.
محنت و رنج او وقتى بالا گرفت كه لشكريان يزيد در مدينه وارد مسجد رسول اللّه شدند و اسب هاى خويش را در مسجد بستند، يعنى همان جايى كه انتظار آن مي رفت مكتب رسالت و افكار مكتبى در آنجا انتشار يابد، امّا برعكس، آن مكان مقدّس در عهد آن امام تقوا و فضيلت، به دست سپاه منحرف بني اميّه افتاد و آنان ضمن تجاوز به نواميس مردم مدينه و كشتار فراوان، بي پروايى را از حدّ گذراندند و حرمت مدفن مقدّس رسول اكرم(ص)و مسجدش را هتك نمودند.
امام سجّاد(ع) براى پيش راندن مسلمانان به سوى نفرت از بنی اميّه و افزودن مبارزه جويى با آنان، تلاش هاى مؤثّرى نمود. و هر گاه فرصتى به دست مي آمد، مردم را بر ضدّ امويان تحريك می كرد. و با احتياط، برنامه حاكمان منحرف را تحت نظر قرار می داد.
امام(ع) براى آگاهى مردم، اسلوب دعا را به كار برد، به طورى كه دعاهاى آن حضرت، رويدادهاى عصر او را تفسير می كند.
صحيفه سجّاديّه كه به زبور آل محمّد مشهور است، اثر بي نظيرى است كه در جهان اسلام، جز قرآن كريم و نهج البلاغه، كتابى به اين عظمت و ارزش، پديد نيامده كه پيوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد. از ديگر آثار ارزنده به جا مانده از امام سجّاد(ع)، مجموعه اى تربيتى و اخلاقى است به نام رساله حقوق كه امام(ع) در آن وظايف گوناگون انسان را در برابر خدا و خود و ديگران، با بيانى شيوا و گويا بيان كرده است. مجموعه حقوقى كه در اين رساله ذكر شده جمعاً 51 حقّ ميباشد.
از سنت های ارزنده آن حضرت که به ما رسیده صدقه دادن است ، مخصوصا صدقه وانفاق پنهانی نقل است قریب به چهار صد خانوار تحت حمایت آن حضرت زندگی می کردند و خیلی از آن افراد نمی دانستند که از چه محلی تامین می شوند تا بعد از شهادت آن بزرگوار متوجه شدند آن کمک ها از طرف ایشان بوده . وقتی از ایشان سوال میشد چرا مخفیانه انفاق می کنید ، می فرمود " چون صدقه قبل از آن که به فقیر برسد به دست خدا می رسد " . تقوا و خدا ترسی او زبان زد خاص وعام بود به حدی که زهری دانشمند معاصر آنحضرت می گوید در میان بنی هاشم شخصی برتر از او ندیدم وامام باقر(ع) می فرماید پدرم علی بن الحسین (ع) در یک روز هزار رکعت نماز می گذارد .روایت شده هنگام وضو رنگ رخسار مبارکش زرد می شد وقتی از حضرت سوال می کردند چرا این حالت بر شما عارض می شود می فرمودند " آیا میدانید در پیشگاه چه کسی می خواهم بایستم .
سرانجام آن حضرت چهل سال بعد از قضیه جانگداز کربلا که همراه بود با گریه برای شهدای کربلا و صبر بر مصیبتشان در روز 12 و يا 25 محرّم سال 95 هجرى، درمدينه، به دسيسه هشام بن عبدالملك، مسموم گرديد و در 56 سالگى به شهادت رسيد. ومزار شريف آن حضرت در مدينه در قبرستان بقيع میباشد.

 

منبع: http://www.ahlebayt.porsemani.ir


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام سجاد (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

 

احادیث امام سجاد (ع)

 

.1إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَکَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَقِلَّهُ ریائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ.
همانا معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو رهاکردن سخنان و حرف هائى است که به حال او و دیگران سودى ندارد. و از ریا و خودنمائى دورى جستن، در برابر مشکلات زندگى بردبار و شکیبا بودن و  داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن است.
 
تحف العقول: ص 202، بحارالأنوار: ج 2، ص 129، ح 11


 
2. مَنْ لَمْ یَکُنْ عَقْلُهُ أکْمَلَ ما فیهِ، کانَ هَلاکُهُ مِنْ أیْسَرِ ما فیهِ.
کسى که بینش و عقل خود را به کمال نرساند  و در رُکود فکرى و فرهنگى بسر برد ـ به سادگى در هلاکت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت.
 
بحارالأنوار: ج 1، ص 94، ح 26


 
3. عَجَباً کُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَکَ دارَ الْبقاء.
بسیار عجیب است از کسانى که براى این دنیاى زودگذر و فانى کار مى کنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را که باقى و ابدى است رها و فراموش کرده اند.
 
بحارالأنوار: ج 73، ص 127، ح 128


 
4. نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِى وَجْهِ أخِیهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّهِ وَالْمَحَبَّهِ لَهُ عِبادَه.
نظر کردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه و محبّت عبادت است.
 
تحف العقول: ص 204، بحارالأنوار: ج 78، ص 140، ح 3


 
5. إبْنَ آدَم إنَّکَ مَیِّتٌ وَمَبْعُوثٌ وَمَوْقُوفٌ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلّ مَسْؤُولٌ، فَأعِدَّ لَهُ جَواباً.
اى فرزند آدم! (اى انسان! تو) خواهى مُرد و سپس محشور مى شوى و در پیشگاه خداوند متعال جهت سؤال و جواب احضار خواهى شد، پس جوابى (قانع کننده وکامل) مهیّا و آماده کن.
 
تحف العقول: ص 202، بحارالأنوار: ج 70، ص 64، ح 5


 
6. إنَّ أفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّهُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ.
با فضیلت ترین ومهمترین مجاهدت ها، عفیف نگه داشتن شکم و عورت است ـ از چیزهاى حرام و شبهه ناک ـ.
 
مشکاه الأنوار: ص 157، س 20


 
7. لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فِى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْبِسَفْکِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.
چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را مى دانستند هر آینه آن را تحصیل مى کردند گرچه با ریخته شدن و یا فرو رفتن زیر آب ها در گرداب هاى خطرناک باشد.
 
اصول کافى: ج 1، ص 35، بحارالأنوار: ج 1، ص 185، ح 109


 
8. مُجالَسَهُ الصَّالِحیِنَ داعِیَهٌ إلى الصَّلاحِ، وَ أَدَبُ الْعُلَماءِ زِیادَهٌ فِى الْعَقْلِ.
هم نشینى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خیر مى کشاند; و معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزایش شعور و بینش مى باشد.
 
بحارالأنوار: ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304


 
9. مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بتَاجِ الْمَلَکِ یَوْمَ الْقِیامَهِ.
هرکس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند مى گرداند.
 
مشکاه الأنوار: ص 166


 
10. اَلْخَیْرُ کُلُّهُ صِیانَهُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ.
سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است.
 
تحف العقول: ص201، بحارالأنوار: ج 75، ص 136، ح 3


 
11. یَا ابْنَ آدَم، إنَّکَ لا تَزالُ بَخَیْر ما دامَ لَکَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِکَ، وَما کانَتِ الْمُحاسَبَهُ مِنْ هَمِّکَ، وَما کانَ الْخَوْفُ لَکَ شِعاراً.
اى فرزند آدم، تا آن زمانى که در درون خود واعظ و نصیحت کننده اى دلسوز داشته باشى، و در تمام امور بررسى و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهى، و در تمام حالات ـ از عذاب الهى ـ ترس و خوف داشته باشى; در خیر و سعادت خواهى بود.
 
مشکاه الأنوار: ص 246، بحارالأنوار: ج 67، ص 64، ح 5


 
12. سادَةُ النّاسِ فی الدُّنْیا الاَسْخِیاء، وَ سادَةُ الناسِ فی الاخِرَةِ الاَتْقیاء.
در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ و در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود.‏
 
مشکاة الا نوار: ص 232، س 20، بحارالا نوار: ج 78، ص 50، ح 77


 
13. کانَ [رسولُ الله] إذا أوَى إلىَ مَنزِلِهِ، جَزَّءَ دُخُولَهُ ثَلاثَةَ أجزَاءٍ: جُزءاً لِلَّهِ، وَجُزءاً لِأهلِهِ، وَجُزءاً لِنَفسِهِ
پیامبر (صلی الله علیه و آله) وقت خود را در منزل به سه قسمت میکرد: بخشی برای (عبادت) خدا ، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش.
 
مکارم الأخلاق، ج 1، ص 44


 
14. خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ
بهترین گشایندۀ کارها، راستی و بهترین پایان برندۀ آن، وفاداری است.
 
بحارالأنوار، ج 75، ص 161


 
15. مَا مِن قَطرَةٍ أَحَبُّ إِلَی الله عَزَّوَجَل مِن قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ الله و قَطرَةِ دَمعَةٍ فِی سَوادِ اللَّیلِ
هیچ قطره ای نزد خداوند محبوبتر از دو قطره نیست: قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که در سیاهی شب جاری  گردد.
 
خصائل الصدوق :ص 50


 
16. مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس   
کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.
 
جهاد النفس ح 237


 
17. فَاَمّا حَقُّ اللّه‏ِ الاَْکْبَرُ فَاِنَّکَ تَعْبُدُهُ لا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئا فَاِذا فَعَلْتَ ذلِکَ باِخْلاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلى نَفْسِهِ اَنْ یَکْفیَکَ اَمْرَ الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ وَ یَحْفَظَ لَکَ ما تُحِبُّ مِنْها
حق بزرگ‏تر خداوند این است که او را بپرستى و چیزى را با او شریک نسازى، که اگر خالصانه چنین کنى، خداوند کار دنیا و آخرتت را کفایت مى‏کند و آنچه را دوست دارى برایت نگه مى‏دارد.
 
تحف العقول، ص 256


 
18. الدُّعاءُ یَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَما لَم یَنزِلْ
دعا ، بلاى نازل شده و نازل نشده را دفع می ‏کند.
 
الکافی : ج 2 ، ص 469 ح 5،میزان الحکمة : ج 2 ، ص 870


 
19. خَیرُ مَفَاتیحِ الأموُرِ الصِّدقُ وَخَیرُ خَوَاتیمِهَا الوَفَاءُ
بهترین گشایندۀ کارها راستی و بهترین پایان برندۀ آن وفاداری است.
 
بحارالأنوار، ج 75، ص 161


 
20. خَفِ اللَّهَ لِقُدرَتِهِ عَلَیکَ واستَحىِ مِنهُ لِقُربِهِ مِنکَ
از قدرت خداوند بر خویش بترس و از نزدیکى‏اش به خود شرمگین باش.
 
بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 160

 

منبع:http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1863&


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امام حسین (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

سجایای اخلاقی امام حسین (ع)

 

Image result

 

 

 

نماز و عبادت امام حسین (ع)

 

همه پیام آوران خدا و امامان(علیهم‌السلام) خدا را خالصانه و عاشقانه مى پرستیدند، اما حسین علیه السلام عبادت و پرستش ویژه اى داشت ، چرا که از هنگامى که نور وجودش در جان مادرش فاطمه(علیها‌السلام) پدید آمدتا آن لحظاتى که سر نورانى اش بر فراز نیزه هاى جاهلیت اموى قرار گرفت (همیشه و همه جا به ستایش و سپاس و تسبیح و تنزیه خدا، مشغول بود و تلاوت کتاب خدا از او شنیده مى شد.

 

امام به عبادت بسیار علاقه‌مند بودند. شخصى خطاب به حضرت سجاد(ع) عرض کرد: چرا پدرت کم اولاد است ؟ حضرت فرمود: تعجب مى کنم که من چگونه متولد شده ام ؛ زیرا پدرم در هر شب و روزى هزار رکعت نماز به جاى مى آورد.

 

حضرت مهدى فرمود: جدم حسین علیه السلام رکوع و سجودش ‍ طولانى بود.

 

حضرت بارها پیاده به خانة خدا شتافت و مراسم حج را برگزار کرد.

 

 

تسلیم در برابر خدا

 

از امام حسین علیه السلام پرسیدند، چگونه صبح کردى ؟ فرمود: صبح کردم در حالى که پرودگارم ، بالاى سرم و آتش پیش رویم، مرگ جوینده‌ام و حساب الهى فراگیرم مى باشد. چنین روزى من ، در گرو کردار خویشم. نه آنچه دوست دارم پیدا مى کنم ، و نه آنچه نمى پسندم از خود مى رانم . توان هیچ یک را ندارم و همه کارها در اختیار دیگرى است.

 

اگر بخواهد عذابم مى کند و اگر بخواهد از من مى گذرد. بنابراین ، کدام فقیرى از من نیازمندتر است ؟!

 

 

خوف و خشیت امام حسین (ع)

 

از صفات برجسته امام حسین علیه السلام ، شدت خوف از خدا و درک عظمت او بود، به گونه اى که هنگام وضو ساختن براى عبادت و نماز و تقرب به سوى پروردگار، رنگ چهره اش دگرگون مى گشت و اعضا و اندام هایش به لرزه مى افتاد. برخى از سر شگفتى ، از شدت خوف و پرواى او پرسیدند که فرمود:

 

«لا یأمن یوم القیامة الا مَن خاف الله فى الدنیا» «در روز قیامت تنها کسانی امنیت خواهند داشت که در دنیا از پروردگار خویش پروا داشته باشند».

 

امام وقتى وضو مى گرفت رنگش پریده و پاهایش ‍ مى لرزید.علت این کار را پرسیدند فرمود: «حق لمن وقف بین یدى الملک الجبار ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله؛ سزاوار است براى کسى که در مقابل خداى با جبروت ایستاده رنگش زرد شود و پاهایش بلرزد.»

 

همین حالت معنوی بود که استجابت دعا را به دنبال داشت. امام سجاد(ع) فرمود: کوفیان نزد امام على علیه السلام آمده، از نیامدن باران شکایت کردند و گفتند: از خدا براى ما باران بخواه ، امیرمؤمنان(ع) به حسین(ع) فرمود: برخیز و از خداوند طلب باران کن! و خداوند به دعای آن حضرت باران سیل‌آسا فرستاد.

 

 

مطالب دیگر

 

 

 

 

زندگینامه امام حسین (ع)

 

احادیث امام حسین (ع)

 

http://morahem.com/majale/wp-content/uploads/2016/10/12101807360563221244.jpg

___________________________
منبع: http://www.ashoora.ir



:: موضوعات مرتبط: امام حسین (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام حسین (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

زندگینامه امام حسین (ع)

 

امام حسین علیه السلام در سوم شعبان  سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد . رسول خدا صلی الله علیه و آله نام این فرزند زهرا سلام الله را حسین نهاد . وی مورد علاقه شدید پیامبر صلی الله علیه و آله بود و آن حضرت درباره او فرمود : " حسینُ مِنی و اَنا من حسین ... " و در آغوش پیامبر صلی الله علیه و آله بزرگ شد . هنگام رحلت رول خدا صلی الله علیه و آله تنها شش سال داشت . در دوران پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام  نیز از موقعیت والایی برخوردار بود ، علم ، بخشش ، بزرگواری ، فصاحت ، شجاعت ، تواضع ، دستگیری از بینوایان ، عفو ، حلم و ... از صفات برجسته این حجت الهی بود . در دوران خلافت پدرش ، در کنار آن حضرت بود و در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان شرکت داشت .

پس از شهادت پدرش که امامت به حسن بن علی علیه السلام رسید ، همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود . پس از انعقاد پیمان صلح ، با برادر و بقیه اهل بیت علیهم السلام به مدینه آمد . با شهادت امام مجتبی علیه السلام در سال 49 یا 50 هجری ، بار امامت بر دوش سیدالشهدا علیه السلام قرار گرفت . در دوران 10 سال که معاویه بر حکومت مسلط بود ، امام حسین علیه السلام همراه یکی از معترضین سرسخت نسبت به سیاست های معاویه و دستگیری ها و قتل های او بود و نامه های متعددی در انتقاد از رویه معاویه در کشتن حجر بن عدی و یارانش و عمرو بن حمق خزاعی که از وفاداران به علی علیه السلام بود و اعمال ناپسند دیگر بود نوشت . در عین حال ، حسین علیه السلام یکی از محورهای وحدت شیعه و از چهره های برجسته و شاخص بود که مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموی از نفوذ شخصیت او بیم داشت . با مرگ معاویه در سال 60 هجری ، یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین علیه السلامبه نفع او بیعت بگیرد . اما حضرت که فساد یزید و بی لیاقتی او را می دانست ، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از بلیه سلطه یزید که به زوال و محو دین می انجامید  ، راه مبارزه را پیش گرفت . از مدینه به مکه هجرت کرد و در پی نامه گذاری های کوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت و دعوت برای آمدن به کوفه ، آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه هایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت و با دریافت پاسخ کوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل ، در روز 8 ذیحجه سال 60 هجری از مکه به سوی عراق ، حرکت کرد .

پیمان شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل ، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سیدالشهدا علیه السلام که همراه خانواده ، فرزندان و یاران به سوی کوفه می رفت ، پیش از رسیدن به کوفه در سرزمین " کربلا " در محاصره سپاه کوفه قرار گرفت . تسلیم نیروی یزیدی نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین ، مظلومانه و تشنه کام ، همراه اصحابش به شهادت رسید ، از آن پس ، کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام  و آزادگی شد و کشته شدن وی ، سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدانهای خفته گردید .

فضایل این امام شهید علیه السلام ، بیش از آن است که در این مختصر بگنجد ، چرا که او آویزه عرش الهی و پرورده دامن رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد . پیامبر  صلی الله علیه و آله درباره او چنین فرومدند : قسم به آنکه مرا به حق به پیامبری فرستاد ، حسین بن علی در آسمان بزرگتر از زمین است و بر سمت راست عرش الهی نوشته شده است " مِصباحُ الهُدیً و سفینةُ النِجاة .

در پایان ذکر یک نکته را لازم میدانم که یادآور شوم و آن این که : ای مردم ، حسین علیه السلام به دنیا نیامد تا در کربلا به دست خونخواران به ظاهر مسلمان کشته شود و ما برای او گریه کنیم و ثوابی از این کار ببریم ، البته گریه بر مصیبت حسین علیه السلام از فرموده های ائمه علیهم السلام است که ثواب زیادی دارد ، او خود را قربانی کرد تا اسلام زنده بماند ، تا امر به معروف و نهی از منکر احیا شود ، تا نماز را  به عنوان وسیله ای برای تعالی انسان زنده کند چیزی که امروزه ، مردمانی با نام اسلام ، گروه های  نادان مردم را به دور خود جمع می کنند و ادعای سلوک عرفانی می کنند و می گویند وقتی به عارفی تبدیل شدی دیگر نیاز به واجبات نداری و تو خودت دیگر حجت خدایی و نماز و روزه بر تو واجب نسیت اما در روز عاشورا ، امام حسین علیه السلام - که عارف به تمام معنا هست – نماز ظهر را سر وقت اقامه می کند و ثابت می کند که هر فردی تا آخر عمرش به واجبات دین نیاز دارد .

آیا تا به حال ذره ای به اهداف امام حسین علیه السلام ، عمل کرده ایم ؟

منبع : 14montakhab

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام حسین (ع)
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1395

احادیث امام حسین (ع)

 

حدیث (1) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.(تحف العقول ، ص 251)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (2) امام حسین علیه السلام فرمودند:

أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة

هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع ی و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود

(محجه البیصاء ج 4،ص 228)

 

 **********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (3) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق

رستگـار نمی ی مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد

(تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (4) امام حسین علیه السلام فرمودند:

إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ

بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است

(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (5) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا

کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت

(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (6) امام حسین علیه السلام فرمودند:

أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء

عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند

(بحارالانوارج/ 93 ص/ 294)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (7) امام حسین علیه السلام فرمودند:

اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ

گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است

(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)

 

 **********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (8) امام حسین علیه السلام فرمودند:

مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ

آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.

(بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397)

 

 **********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (9) امام حسین علیه السلام فرمودند:

اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِِ

بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

(الدره الباهره ، ص24)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (10) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا یأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا.

هیچ کس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.

(بحار الانوار،ج 4،ص 19)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (11) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا أفلح قوم إشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق.

کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.

(مقتل خوارزمی،ج 1،ص239)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (12) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من حاول اَمرا بمعصیة الله کان اَفوت لما یرجو و اَسرع لما یحذر.

کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می ی .

(بحارالانوار،ج78،ص120)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (13) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من طلب رضی الناس بسخط الله وکله الله إلی الناس .

کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند ی، خداوند او را به مردم وا می گذارد.

(بحارالانوار،ج78،ص126)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (14) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک.

کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند

(بحار الانوار،ج75،ص128)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (15) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.

از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .

(بحارالانوار،ج78،ص119)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (16) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.

از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .

(بحارالانوار،ج78،ص119)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث (17) امام حسین(ع) فرمودند:

لا تقولوا باَلسنَتکم ما ینقُص عَن قَدَرَکم

چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد

(جلاءالعیون،ج۲ص۲۰۵)

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث(18) امام حسین فرمودند:

لا یأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا.

هیچ کس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.

(بحار الانوار، ج 44، ص 192 )

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث(19) امام حسین (ع) فرمودند:

لا یکمل العقل إلا باتباع الحق .  

عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق .

(بحار الانوار، ج 78، ص 127 )

 

**********احادیثی از امام حسین (ع)**********

 

حدیث(20) امام حسین (ع) فرمودند:

یاک و ما تعتذر منه ، فإن المؤمن لا یسیء و لا یعتذر، و المنافق کل یوم یسیء و یعتذر

حذر کن از مواردی که باید عذرخواهی کنی ، زیرا مؤمن نه کار زشتی انجام می دهد و نه به عذرخواهی می پردازد، اما منافق همه روزه بدی می کند، و به عذرخواهی می پردازد.

( بحار الانوار، ج 78، ص120 )

 

منبع:http://www.beytoote.com/religious/ahadis-asal/hadith1-imam-hussein.html


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امام حسن مجتبی علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 28 دی 1395

سجایای اخلاقی امام حسن (ع)

 

 

امام حسن: بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است.

 

 

مهربانی و مهرورزی

 

مهربانی با بندگان خدا از ویژگی های بارز امام مجتبی(علیه السلام) بود. اَنس می گوید: روزی در محضر امام بودم که یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن گل را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و با مهربانی به او فرمود: «برو، تو آزادی!» من که از این رفتار حضرت شگفت زده بودم، گفتم: «ای فرزند رسول خدا! این کنیز تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد. آن گاه شما او را آزاد می کنید؟!» امام در پاسخم فرمود: «خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است هرکس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گویید». (نساء/ 86) سپس فرمود: «پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود»

 

امام، همواره، مهربانی را با مهربانی پاسخ می گفت. حتی پاسخ او در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود. هم چنان که نوشته اند، امام گوسفند زیبایی داشت که به او علاقه نشان می داد. روزی دید گوسفند در گوشه ای افتاده و ناله می کند. جلوتر رفت و دید که پای آن را شکسته اند. امام از غلامش پرسید: «چه کسی پای این حیوان را شکسته است؟». غلام گفت: «من شکسته ام». حضرت فرمود: «چرا چنین کردی؟» گفت: «برای این که تو را ناراحت کنم». امام با تبسّمی دلنشین فرمود: «ولی من در عوض، تو را خشنود می کنم و غلام را آزاد کرد». هم چنین آورده اند، روزی امام مشغول غذا خوردن بودند که سگی آمد و برابر حضرت ایستاد. حضرت هر لقمه ای که می خوردند، یک لقمه نیز جلوی آن می انداختند. مردی گفت: «یا بن رسول الله! اجازه دهید این حیوان را دور کنم». امام فرمود: «نه، رهایش کنید! من از خدا شرم می کنم که جانداری به غذا خوردن من نگاه کند و من به او غذا ندهم»

 

 

 

مطالب دیگر

 

زندگی نامه امام حسن مجتبی علیه السلام 

 

احادیث امام حسن مجتبی علیه السلام 
__________________________________
منابع:

http://hagh-olhaghigh.com/fa-IR/Content/Detail/76.aspx

http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamHasan/Veladat/87/shear.aspx



:: موضوعات مرتبط: امام حسن (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث امام حسن مجتبي علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 28 دی 1395

احادیث امام حسن مجتبي علیه السلام

 

1- از حضرت امام حسن علیه السلام پرسیده شد که بردباری یعنی چه؟ فرمودند: بردباری عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خود داشتن است. (تحف العقول، ص 227)

 

2- از حضرت پرسیده شده بزرگواری چیست؟ فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها. (تحف العقول، ص 227)

 

3-از امام علیه السلام پرسیده شد که جوانمردی یعنی چه؟ فرمودند:جوانمردی عبارت است از حراست دین، و عزت نفس، و بانرمش برخورد نمودن و بررسی عملکرد خویش، و پرداخت حقوق و دوستی نمودن با مردم. (تحف العقول، ص 227)

 

4- از امام حسن علیه السلام معنای کرامت و بزرگ منشی را پرسیدند؟فرمودند: بخشش پیش از خواهش و اطعام در هنگام قحطی.

5- امام علیه السلام فرمودند: «ای بندگان خدا» بدانید که خداوند شما را بیهوده نیافریده است، و بحال خود رها ننموده، مدت عمرتان را نوشته، و روزی شما را بینتان قسمت کرده تا هر خردمندی قدر و ارزش خود را بداند و بفهمد جز آنچه مقدر شده هرگز به او نمی رسد. (تحف العقول، ص 234)

 

6- امام مجتبی علیه السلام فرموده است: به تحقیق خداوند روزی شما را بر عهده گرفته است، و شما را برای بندگی فراغت بخشیده و به شکرگزاری تشویق نموده است و نماز را بر شما واجب فرموده و به پرهیزکاری توصیه فرموده است. (تحف العقول، ص 234)

امام حسن علیه السلام فرمود: چنان برای دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردامرگت فرا می رسد

 

7- امام مجتبی علیه السلام فرموده است: پرهیزکاری در بازگشت «به سوی خدا» و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، وهر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است. (تحف العقول، ص 234)

 

8- امام مجتبی علیه السلام فرمود: هیچ قومی مشورت نکرد مگر اینکه به ترقی و تکامل راه یافت. (تحف العقول، ص 236)

 

9- امام حسن علیه السلام: در تفسیر آیه شریفه «وقفوهم انهم مسئولون » فرموده اند: به تحقیق «روز قیامت » هیچ بنده ای قدم از قدم بر نمی دارد مگر اینکه نسبت به چهار چیز مورد بازجوئی و پرسش قرار می گیرد:

1- از جوانی اش که در چه راهی مصرف نموده.

2- و از عمرش که در چه کاری آنرا بکار گرفته.

3- و از ثروتش که چگونه جمع و در چه راهی مصرف نموده.

4- و از دوستی ما اهلبیت و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم. (بحار، ج 44، ص 13-12)

 

10- جدم رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اگر از بنی امیه «در روی زمین احدی نماند جز پیرزن فرتوت و ناتوانی، همان دین خدا را به مسیر نادرستی خواهد کشاند. (بحار، ج 44، ص 43)

 

11- امام حسن علیه السلام فرمود: چنان برای دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردامرگت فرا می رسد. (الحیاة، ج 4، ص 62)

 

12- راوی می گوید: امام حسن علیه السلام زمانی که نماز را برپا می داشتندزیباترین لباس را می پوشیدند، به حضرت عرض شد، ای پسر رسول خدا چرا به هنگام نماز اینگونه لباس می پوشی؟حضرت فرمودند: به تحقیق خدا زیبا است و زیبائی را دوست می دارد. پس خود را برای پروردگارم می آرایم، چنانچه می فرماید: «به هنگام نماز و حضور در مساجد لباس زیبای خود را بپوشید» پس دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم. (الحیاة، ج 5، ص 66)

 

13- امام حسن علیه السلام فرمود: زیرکترین زیرکها فرد با تقوا است احمق ترین احمقها شخص فاجر و فاسق است. (الحیاة ج 1، ص 203)

 

14- امام فرمودند: جایگاههای دانش و چراغهای درخشان هدایت باشید زیرا روشنی روز بعضی از بعضی دیگرش بیشتر است. (کافی، ج 1، ص 301)

 

15- امام حسن علیه السلام فرموده است: از میان شیعیان ما علمائی بپامی خیزند که ایستادگی افراد ضعیف از دوستان ما و آنها که ولایت ما را پذیرا شده اند به واسطه آنها است و از تاجی که برسر دارند نور می درخشد. (محجة البیضاء، ج 1، ص 33)

 

16- امام حسن علیه السلام زمانی که وضویش پایان می پذیرفت رنگ مبارکش تغییر می نمود. در این باره از حضرت پرسیده شده «چرا رنگ شما تغییر می نماید؟» فرمودند: کسی که می خواهد وارد بارگاه «خداوند متعال » گردد سزاوار است رنگش تغییر نماید.

 

17- مردی از حضرت موعظه خواست، حضرت فرمودند: آماده سفر آخرت شو و زاد و توشه آنرا پیش از رسیدن مرگ فراهم نما. (منتهی الآمال، ج 1، ص 436)

 

18- امام حسن علیه السلام فرمود: هان ای مردم، به تحقیق کسی که برای خدا پند دهد و سخن خدا را راهنمای خود قرار دهد به راهی پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد موفق سازد. (تحف العقول،ص 227)

 

19- امام حسن علیه السلام فرمود: بین حق و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشم ببینی حق است و چه بسا که باطل زیادی را با گوش بشنوی. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 105)

 

20- از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام پرسیده شد زهد چیست؟فرمودند: میل به پرهیزگاری و بی میلی نسبت به دنیا. باز پرسیده شد که حلم چیست؟ فرمودند: خشم را فرو بردن و مالک خود شدن. باز پرسیده شد که سداد چیست؟ فرمودند: بدی را به وسیله خوبی برطرف نمودن. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 106)

 

منبع:http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920502000179


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه امام حسن مجتبی علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 28 دی 1395

زندگینامه امام حسن مجتبی(ع)

 

حضرت امام حسن مجتبی(ع)در سال سوم هجری در مدینه منوره تولد یافت و پس از شهادت پدر بزرگوارش به امامت رسید.و در حدود 6 ماه مقام خلافت ظاهری را بعهده داشت.در این مدت معاویه که دشمن سر سخت امام علی (ع) و خاندان او بشمار می آمد و سال ها به انگیزه تصاحب خلافت با وی جنگیده بود.

در زمان خلافت حضرت امام حسن مجتبی (ع) نیز به قصد جنگ به عراق لشکر کشی کرد و از سوی دیگر سرداران و سپاهیان امام را تدریجا با نویدهای فریبنده اغوا نمود و بین آنان و حضرت جدایی افکند و در نتیجه ان امام گرامی به قبول صلح مجبور شد و با معاویه  صلح مشروط نمود. سپس آن حضرت به مدینه مراجعت کرد و به انجام رسالت خطیر خویش (هدایت انسان ها) پرداخت.

تا این که در سال 50 هجری به تحریک معاویه و به دست همسرش مسموم گردید و به شهادت رسید.

 

منبع: http://heyatabolfazlijam.blog.ir/1393/10/21/مختصری-از-زندگینامه-امام-حسن-مجتبی-ع


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
حضرت علی علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 28 دی 1395

سجایای اخلاقی امام علی (ع)

 

حکومت علی علیه السلام که حکومت «عدل» بود، در حد شعار و تبلیغات دور نمی زد، و برای زمینه چینی و حیف و میل های بیشتر که امروز در سطح جهان و بین الملل معمول است نبوده است .

 

در بسیاری از منقولات تاریخی چه از زبان دوست و چه از زبان دشمن،در سجایای اخلاقی امیرالمومنین،مطالب فراوانی آمده است.تا جایی که حتی دشمن ترین دشمنان او نظیر معاویه و سایر افرادی که در جبهه ی مخالف او قرار داشتند،گاهی لب به اعتراف گشوده و به برخی فضائل او اقرار کردند.

 

Related image

 

حسن خلق علی (ع)

 

اخلاق نیکوی او زبانزد مردمان است.تا آنجا که دشمنانش که نتوانسته اند بر او خرده ای بگیرند، این صفت را عیبی برای آن حضرت برشمرده اند!یاران وی در این باره گفته اند: او همچون یکی از ما و در میان ما می زیست.نرم خو، و بسیار متواضع و آسان گیر بود و با این وجود ما در برابر او مانند اسیری بودیم که دستهایش بسته و بر بالای سرش شمشیری گرفته بودند و از هیبت او هراس داشتیم.

 

 

گذشت علی (ع)

 

در بردباری و گذشت، علی از همه مردمان گوی سبقت را ربوده بود.برای اثبات این گفته، کافی است بالاترین مراتب حلم او را به طور اعم در رفتار با اهل جمل و به طور اخص با مروان بن حکم و عبد الله بن زبیر ملاحظه کنیم.او در جنگ جمل بر مروان دست پیدا کرد.با آنکه این شخص از دشمن ترین مخالفان علی (ع) بود، اما علی از وی درگذشت.همچنین آن حضرت بر عبید الله بن زبیر که یکی از سرسخت ترین دشمنانش بود و به علی آشکارا ناسزا می گفت، دست یافت و او را اسیر کرد ولی وی را مورد عفو قرار داد و به او گفت: «برو!نمی خواهم تو را ببینم.»و سخنی بیشتر از این بر زبانش نراند. سعید بن عاص نیز پس از واقعه جمل در مکه به دست علی (ع) گرفتار آمد ولی آن حضرت به او سخنی نگفت و از او کناره گرفت و هیچ کس از شرکت کنندگان در جنگ جمل و مردم بصره را مورد مجازات و قهر خود قرار نداد و منادی آن حضرت در شهر ندا می داد: «هر کس که از میدان گریخته، تعقیب نمی شود.با مجروحان کاری نیست و هیچ اسیری کشته نخواهد شد و آن کس که سلاح خود را بر زمین گذارد امان خواهد یافت.»و دقیقا شیوه پیامبر (ص) را در فتح مکه در پیش گرفت.

 

در جنگ صفین ابتدا مردم شام، راه آب را بر او و یارانش بستند و ایشان را از دسترسی به آب بازداشتند.اما زمانی که زمام جنگ به دست علی و یارانش افتاد، به وی گفتند: آیا آب را بر روی سپاه شام ببندیم، همان طور که خود آنها چنین کردند؟آن حضرت پاسخ داد: خیر سوگند به خداوند«هرگز کردار آنها را در پیش نخواهم گرفت »و پیوسته به سپاهیانش سفارش می کرد کسانی را که از میدان کارزار می گریزند، تعقیب نکنند و مجروحی را به قتل نرسانند.

 

 

سخاوت و بخشندگی علی (ع)

 

او بخشنده تر از ابرهای پرباران بهاری بود و در این میدان نیز هماوردی برای او نمی توان سراغ کرد.شعبی در این باره گفته است: علی (ع) بخشنده ترین مردمان بود. معاویه سرسخت ترین دشمن آن حضرت، نیز گفته بود: اگر علی انباری پر از زر و اتاقی انباشته از کاه می داشت، پیش از آنکه کاه را ببخشد، زر را می بخشید.بیت المال را می رفت، در آن نماز می گزارد و می گفت: ای زرد و ای سپید (طلا و نقره) !غیر از مرا بفریبید.

 

با آنکه بر همه امپراطوری اسلامی، به جز شام، فرمانروایی داشت، از خود میراثی بر جای نگذاشت.و جز او، کس دیگری به مضمون آیه نجوا (1) عمل نکرد.از دسترنج خود هزار بنده را آزاد کرد و هرگز به نیازمندی پاسخ رد نگفت.

 

 

مطالب دیگر

 

 



زندگی نامه حضرت علی علیه السلام 

 

احادیث حضرت علی علیه السلام 

______________________________________
منبع: http://www.ganjit.ir




:: موضوعات مرتبط: امام علی (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
احادیث امام علی علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 28 دی 1395

احادیث منتخب امام علی علیه السلام

 

حضرت امیر المومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید:

موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه کشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست.

 

فرمود: علم; ارثیه اى با ارزش، و ادب; زیورى نیکو، و اندیشه; آئینه اى صاف، و پوزش خواستن; هشدار دهنده اى دلسوز خواهد بود. و براى با أدب بودنت همین بس که آنچه براى خود دوست ندارى، در حقّ دیگران روا نداشته باشى.

 

فرمود: حقّ و حقیقت در تمام حالات جدید و تازه است گر چه مدّتى بر آن گذشته باشد. و باطل همیشه پست و بى أساس است گر چه افراد بسیارى از آن حمایت کنند.

 

فرمود: دنیا و اموال آن، براى سه هدف دنبال مى شود: بى نیازى، عزّت و شوکت، آسایش و آسوده بودن. هر که زاهد باشد; عزیز و با شخصیّت است، هر که قانع باشد; بى نیاز و غنى گردد، هر که کمتر خود را در تلاش و زحمت قرار دهد; همیشه آسوده و در آسایش است.

 

فرمود: چنانچه دین دارى و تقواى الهى نمى بود، هر آینه سیاستمدارترین افراد بودم ـ ولى دین و تقوا مانع سیاست بازى مى شود ـ .

 

فرمود: ملوک بر مردم حاکم هستند و علم بر تمامى ایشان حاکم خواهد بود، تو را در علم کافى است که از خداوند ترسناک باشى; و به دانش و علم خود بالیدن، بهترین نشانه نادانى است.

 

 

فرمود: هر روزى که بر انسان وارد شود، گوید: من روز جدیدى هستم، من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم. سعى کن سخن خوب و مفید بگوئى، کار خوب و نیک انجام دهى. من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود. و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید و قابل جبران نیست.

 

فرمود: مریضى کودک، کفّاره گناهان پدر و مادرش مى باشد.

 

فرمود: خوردن مویز ـ کشمش سیاه ـ قلب را تقویت، مرض ها را برطرف، و حرارت بدن را خاموش، و روان را پاک مى گرداند.

 

فرمود: به کودکان خود أنار بخورانید تا زبانشان بهتر و زودتر باز شود.

 

فرمود: در هر شب جمعه همراه با مقدارى میوه ـ یا شیرینى،... ـ بر اهل منزل و خانواده خود وارد شوید تا موجب شادمانى آن ها در جمعه گردد.

 

فرمود: آنچه اطراف ظرف غذا و سفره مى ریزد جمع کنید و بخورید، که همانا هرکس آن ها را به قصد شفا میل نماید، به اذن حق تعالى شفاى تمام دردهاى او خواهد شد.

 

فرمود: سزاوار نیست که بنده خدا، در دوران زندگى به دو خصوصیّت اعتماد کند و به آن دلبسته باشد: یکى عافیت و تندرستى و دیگرى ثروت و بى نیازى است. زیرا چه بسا در حال صحّت و سلامتى مى باشد ولى ناگهان انواع مریضى ها بر او عارض مى گردد و یا آن که در موقعیّت و امکانات خوبى است، ناگهان فقیر و بیچاره مى شود، ـ پس بدانیم که دنیا و تمام امکانات آن بى ارزش و بىوفا خواهد بود و تنها عمل صالح مفید و سودبخش مى باشد ـ .

 

فرمود: براى ریاکار سه نشانه است: در تنهائى کسل و بى حال، در بین مردم سرحال و بانشاط مى باشد. هنگامى که او را تمجید و تعریف کنند خوب و زیاد کار مى کند و اگر انتقاد شود سُستى و کم کارى مى کند.

 

فرمود: خداوند تبارک و تعالى بر یکى از پیامبرانش وحى فرستاد : به امّت خود بگو: لباس دشمنان مرا نپوشند و غذاى دشمنان مرا میل نکنند و هم شکل دشمنان من نگردند، وگرنه ایشان هم دشمن من خواهند بود.


فرمود: عقل هر انسانى پیشواى فکر و اندیشه اوست; و فکر پیشواى قلب و درون او خواهد بود; و قلب پیشواى حوّاس پنج گانه مى باشد، و حوّاس پیشواى تمامى اعضاء و جوارح است.

 

فرمود: بر هر که خواهى نیکى و احسان نما، تا رئیس و سرور او گردى; و از هر که خواهى بى نیازى جوى تا همانند او باشى. و خود را نیازمند هر که خواهى بدان ـ و از او تقاضاى کمک نما ـ تا اسیر او گردى.

 

فرمود: عزیزترین عزّت ها علم و کمال است، براى این که شناخت معاد و تأمین معاشِ انسان، به وسیله آن انجام مى پذیرد. و پست ترین ذلّت ها جهل و نادانى است، زیرا که صاحبش همیشه در کرى و لالى و کورى مى باشد و در تمام امور سرگردان خواهد بود.

 

فرمود: یک ساعت در محضر علماء نشستن ـ که انسان را به مبدأ و معاد آشنا سازند ـ از هزار سال عبادت نزد خداوند محبوب تر خواهد بود. توجّه و نگاه به عالِم از إعتکاف و یک سال عبادت ـ مستحبّى ـ در خانه خدا بهتر است. زیارت و دیدار علماء، نزد خداوند از هفتاد مرتبه طواف اطراف کعبه محبوب تر خواهد بود، و نیز افضل از هفتاد حجّ و عمره قبول شده مى باشد. همچنین خداوند او را هفتاد مرحله ترفیعِ درجه مى دهد و رحمت و برکت خود را بر او نازل مى گرداند، و ملائکه شهادت مى دهند به این که او اهل بهشت است.

 

فرمود: اى فرزند آدم، غُصّه رزق و آذوقه آن روزى که در پیش دارى و هنوز نیامده است نخور، زیرا چنانچه زنده بمانى و عمرت باقى باشد خداوند متعال روزىِ آن روز را هم مى رساند.

 

فرمود: ارزش هر انسانى به قدر همّت اوست، و شجاعت و توان هر شخصى به مقدار گذشت و احسان اوست، و درستکارى و صداقت او به قدر جوانمردى اوست، و پاکدامنى و عفّت هر فرد به اندازه غیرت او خواهد بود.

 

فرمود: کسى که دهن خورده برادر مؤمنش را به عنوان تبرّک میل نماید، خداوند متعال ملکى را مأمور مى گرداند تا براى آن دو نفر تا روز قیامت طلب آمرزش و مغفرت نماید.

 

فرمود: خیر و خوبى در دنیا وجود ندارد مگر براى دو دسته: دسته اوّل آنان که سعى نمایند در هر روز، نسبت به گذشته کار بهترى انجام دهند. دسته دوّم آنان که نسبت به خطاها و گناهان گذشته خود پشیمان و سرافکنده گردند و توبه نمایند، و توبه کسى پذیرفته نیست مگر آن که با اعتقاد بر ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت باشد.

 

فرمود: تعجبّ مى کنم از کسى که اوّلش قطره اى آب ترش شده و عاقبتش لاشه اى متعفّن ـ بد بو ـ خواهد بود و خود را ظرف فضولات قرار داده است، با این حال تکبّر و بزرگ منشى هم مى نماید.

 

فرمود: از گرفتن نسیه و قرض، خود را برهانید، چون که سبب غم و اندوه شبانه و ذلّت و خوارى در روز خواهد گشت.

 

فرمود: آن عالم و دانشمندى که علم خود را ـ در بیان حقایق ـ براى دیگران کتمان کند، روز قیامت با بدترین بوها محشور مى شود و مورد نفرت و نفرین تمام موجودات قرار مى گیرد.

 

فرمود: در هر حالتى حقّ را بگو و مدافع آن باش، دوستى و معاشرت با پرهیزگاران را ادامه ده، و از فاسقین و معصیت کاران کناره گیرى کن، و از منافقان دورى و فرار کن، و با خیانتکاران همراهى و هم نشینى منما.

 

ضمن سفارشى به فرزندش امام حسن (علیه السلام) فرمود: پیش از آن که بخواهى مسافرت بروى، رفیق مناسب راه را جویا باش، و پیش از آن که منزلى را تهیّه کنى همسایگان را بررسى کن که چگونه هستند.

 

فرمود: فخر کردن انسان به خودش، نشانه کم عقلى او مى باشد.

 

فرمود: اى گروه مردم، نسبت به محبّت و علاقه به دنیا مواظب باشید، چون که علاقه و محبّت به دنیا اساس هر خطا و انحرافى است، و دروازه هر بلا و گرفتارى است، و نزدیک کننده هر فتنه و آشوب; و نیز آورنده هر مصیبت و مشکلى است.


منبع:http://staffsbasij.sbu.ac.ir/Content.aspx?ID=656

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
زندگینامه حضرت علی علیه السلام
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : سه شنبه 28 دی 1395

بسمه تعالی

 

حضرت علی(ع) فرزند ابوطالب ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثرقحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود ,  علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود:

((نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه و وصیه و وزیر من خواهد بود , تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و نخستین کسی که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید)).

  علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه هجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند , علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود , امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود.

در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد.

علی در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که آن حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود:

((هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود)).

علی (ع) در روز رحلت پیامبر اکرم 33 سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بود به عنوان اینکه او جوان است و مردم به واسطه خون  های که در جنگها پیشاپیش پیامبر اکرم (ص) ریخته با وی دشمنند از خلافت کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شئونات عمومی به کلی قطع شد وی نیز گوشه خانه را گرفته به تربیت افراد پرداخت و 25 سال که زمان سه خلیفه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بود گذرانیده و پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم با آن حضرت بیعت نموده و به خلافت برگزیدند.

آن حضرت در خلافت خود که تقریبا 4 سال و 9 ماه طول کشید سیرت پیامبر اکرم (ص) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام می شد و از این رود عده ای از صحابه که پیشاپیش آنها عایشه , طلحه ,  زبیر و معاویه بودند خون خلیفه سوم را دستاویز قرار داده سر به مخالفت برافراشتند و بنای شورش و آشوب گری گذاشتند.

آن حضرت برای خوابانیدن فتنه جنگی با عایشه و طلحه و زبیر در نزدیکی بصره کرد که به جنگ جمل معروف است و جنگی با معاویه در مرز عراق و شام کرد که به جنگ صفین معروف است و یک سال و نیم ادامه داشت و نیز جنگی با خوارج در نهروان کرد و به جنگ نهروان معروف است . به این ترتیب در ایام خلافت خود بیشتر مساعی آن حضرت صرف رفع اختلافات داخلی بود و پس از گذشت زمان کوتاه سحر روز نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری در مسجد کوفه در سر نماز به دست ابن ملجم ملعون که از خوارج بود ضربتی خورده و در شب بیست و یکم همان ماه به شهادت رسید.

 

منبع: http://www.tebyan.net

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پیامبر
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 24 دی 1395

سجایای اخلاقی پیامبر اکرم (ص)

Image result for ‫حضرت محمد (ص)‬‎

 

 

سپاس گزاری رسول خدا(ص)

پیامبر نعمت های الهی را بزرگ می انگاشت اگر چه بسیار اندک بود ،از غذا نه زیاد تعریف می کرد و نه بدگویی می نمود .

 
رفتار رسول اکرم (ص) با همنشینان

امام حسین (ع) فرمود :« از پدرم امیرالمومنین (ع) از سیره و روش حضرت رسول اکرم (ص) با همنشینانش پرسیدم : پدرم فرمود : پیغمبر (ص) همواره خوشرو ، سهل گیر ، نرمخو بود . خشونت و تندخویی نداشت ، پرخاشجویی و دشنامگویی نمی نمود ، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی کرد ، از آنچه نمی پسندید تغافل می فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد ، خود را از سه چیز محفوظ می داشت : مجادله کردن ، پرگویی ، کارهای بیهوده .


خصوصیات پیامبر اکرم (ص)

پیامبر لحظه ای نگاه می کرد و به کسی خیره نمی شد . پیغمبر نگاه خود را میان اصحابش تقسیم نمی نمود و به این و آن برابر نگاه می کرد.آن حضرت هیچگاه با چشم و ابرو اشاره نمی کردند . با هیچ کس ، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی کرد . هنگام راه رفتن ، همانند کسی که روی زمین شیب دار حرکت کند ، قدم ها را برمی داشت و می فرمودند :« بهترین شما خوش اخلاق ترین شماست .از هیچ خوراکی تعریف یا بدگویی نمی کرد ، اصحابش با حضور پیامبر ، در موردی نزاع نمی کردند.»
(مکارم الاخلاق : جلد1: ص 62)(اصول کافی :ج6،ص589)
 

رفتارپدرانه ی پیامبراکرم(ص)

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می دانستند ، همه ی مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند .
(مکارم الاخلاق :ص43)

 
شکرگزاری پیامبر اکرم (ص)

رسول خدا (ص) فرمودند :« چون افراد گرفتار را دیدید خدا را سپاس گویید طوری که آنها نشنوند تا غمگین نشوند.»

 
خشم و رضای رسول خدا (ص)

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود ، خشمگین نمیشد و چون غضبناک می گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمیشد و برای خود جوش نمیزد.(مکارم الاخلاق:ص39)
 

رعایت ادب در مجلس پیامبر (ص)

در حضور آن بزرگوار(ص) ، راجع به مطلبی نزاع نمی کردند و اگر کسی شروع به سخن می کرد ، همه ساکت می شدند تا حرفش به پایان رسد ، و به نوبت در محضر پیامبر(ص) سخن می گفتند ، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند ، پیامبر اکرم(ص) نیز می خندیدند و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می شد .

در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های بی روّیه ی مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سائل غریبی را عقب می راندند که مزاحم پیغمبر نشود ناراحت می شد و می فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید هرگز اجازه نمیداد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می فرمود.» (مکارم الاخلاق:ص44)

 

مطالب دیگر

 

 

 
زندگینامه پیامبر (ص)

 

احادیث پیامبر (ص)

__________________________
منبع: http://qom.irib.ir



:: موضوعات مرتبط: پیامبر (ص) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
احادیث پیامبر
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 24 دی 1395

 احادیث پیامبر

 

1- ِ ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَهُوَ مُنَافِق‏ : ْ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا اؤْتُمِنَ خَان‏

نشان منافق سه چيز است : 1 - سخن به دروغ بگويد . 2 - از وعده تخلف كند .3 - در امانت خيانت نمايد .

تحف العقول ص316

 

2- لَا يَنَالُ شَفَاعَتِي مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا

کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهد رسید

محاسن ص 80

 

3- أبغض الحلال الي الله الطلاق .

منفورترين چيزهاي حلال در پيش خدا طلاق است .

نهج الفصاحه ص 157 ، ح 16

 

4- ِ خَيْرُ الْأَصْحَابِ مَنْ قَلَّ شِقَاقُهُ وَ كَثُرَ وِفَاقُه‏ .

بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار

تنبیه الخواطر معروف به مجموعه ورام ج 2 ، ص 123

 

5- ابن آدم إذا أصبحت معافى في جسدك آمنا في سربك عندك قوت يومك فعلى الدّنيا العفاء

فرزند آدم وقتي تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت يك روز خويش راداري ، جهانگر مباش .

نهج الفصاحه ص 159 ، ح 23

 

6-ابن آدم عندك ما يكفيك و تطلب ما يطغيك ابن آدم لا بقليل تقنع و لا بكثير تشبع‏

فرزند آدم ، آنچه حاجت تو را رفع كند در دسترس خود داري و در پي آنچه تو را به طغيان وا مي دارد روز ميگذاري ، به اندك قناعت نميكني و از بسيار سير نمي شوي .

نهج الفصاحه ص 159 ، ح 24

 

7- مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّة

هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص 145 - الجعفریات(الاشعثیات) ص 198

 

8- اتّق دعوة المظلوم فإنّما يسأل اللَّه تعالى حقّه و إنّ اللَّه تعالى لا يمنع ذا حق حقّه‏

از نفرين مظلوم بپرهيز زيرا وي به دعا حق خويش را از خدا ميخواهد و خدا حق را از حق دار دريغ نمي دارد .

نهج الفصاحه ص 161 ، ح 35

 

9- اتقوا الحجر الحرام في البنيان فانه اساس الخراب

از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهيزيد كه مايه ويراني است .

نهج الفصاحه ص 162 ، ح 38

 

10- الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءً أَفْضَلُهَا جُزْءً طَلَبُ الْحَلَال‏

عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.

مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 13 ، ص 12 ، ح 14585

 

11- اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه‏

از فراست مؤمن بترسيد كه چيزها را با نور خدا مي نگرد .

کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 218 ، ح 3

 

12- اتّقوا الدّنيا فو الّذي نفسي بيده إنّها لأسحر من هاروت و ماروت.

از دنيا بپرهيزيد ، قسم به آن كس كه جان من در كف اوست كه دنيا ازهاروت و ماروت ساحرتر است .

نهج الفصاحه ص 163 ، ح 44 {شبیه این حدیث در مجموعه ورام ج 1 ، ص 131}

 

13- اتقوا دعوة المظلوم فإنها تصعد الي السماء كأنها شرارة

از نفرين مظلوم بترسيد كه چون شعله آتش بر آسمان ميرود .

نهج الفصاحه ص 163 ، ح 47

 

14- لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّيَام‏

براى هر چیزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.

كافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 62

 

15- اثنان يعجلهما الله في الدنيا البغي و عقوق الوالدين .

دو چيز را خداوند در اين جهان كيفر ميدهد : تعدي ، و ناسپاسي پدر و مادر .

نهج الفصاحه ص 165 ، ح 58

 

16-أجرؤكم على قسم الجدّ أجرؤكم على النّار

هر كس از شما در خوردن قسم جديتر است به جهنم نزديكتر است .

نهج الفصاحه ص 166 ، ح 64

 

17- أجملوا في طلب الدنيا فإن كلا ميسر لما خلق له .

در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر كس هر چه قسمت اوست مي رسد .

شرح فارسی شهاب الاخبار ص 320 ، ح 518

 

18- هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَةُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار

رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

كافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 67 - بحار الانوار(ط-بیروت) ج 93 ، ص 342 ، ح 14

 

19- احب الاعمال الي الله الصلاة لوقتها ثم بر الوالدين ثم الجهاد في سبيل الله

بهترين كارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نيكي به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .

نهج الفصاحه ص 167 ، ح 70

 

20- أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْأَتْقِيَاءُ الْأَخْفِيَاء

محبوبترين بندگان در پيش خدا پرهيزگاران گمنامند .

مجموعه ورام ج 1 ، ص 5

 

21- انَّ الدینارَ وَ الدُّرهَمَ اَهْلَكا مَنْ كانَ قَبلكُمْ و هُما مُهْلِكاكُمْ.

همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاكت رساند و همین دو نیز هلاك كننده شماست.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 316 ، ح 6

 

22- احب الاعمال الي الله أدومها و ان قل .

محبوبترين كارها در پيش خدا كاريست كه دوام آن بيشتر است ، اگر چه اندك باشد .

نهج الفصاحه ص 167 ، ح 73

 

23- أحبّ الأعمال إلى اللَّه من أطعم من جوع أو دفع عنه مغرما أو كشف عنه كربا

بهترين كارها در پيش خدا آن است كه (بينوايي را)سير كنند ، يا قرض او رابپردازند يا زحمتي را از او دفع نمايند .

نهج الفصاحه ص 168 ، ح 76

 

24- لَا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْلِ وَ لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْل‏

هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 25 و 26 ، ح 25 - محاسن ص 17 - تحف العقول ص 6

 

25- احب الاعمال الي الله حفظ اللسان

بهترين كارها در پيش خدا نگهداري زبان است .

نهج الفصاحه ص 168 ، ح 78

 

26- أحبّ الجهاد إلى اللَّه كلمة حقّ تقال لإمام جائر

بهترين جهادها در پيش خدا سخن حقي است كه به پيشواي ستمكار گويند .

نهج الفصاحه ص 168 ، ح 80

 

27- أَحَبُّ الطَّعَامِ إِلَى اللَّهِ مَا كَثُرَتْ عَلَيْهِ الْأَيْدِي‏

بهترين غذاها در پيش خدا آن است كه گروهي بسيار بر آن بنشيند .

نهج الفصاحه ص 169 ، ح 82

 

28- احب اللهو الي الله تعالي إجراء الخيل و الرمي .

بهترين بازيها در پيش خدا اسب دواني و تيراندازي است .

نهج الفصاحه ص 169 ، ح 83

 

29- طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْم‏

طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 1 ، ص 30 ، ح 1

 

30- احب الله تعالي عبدا سمحا اذا باع وسمحا اذا اشتري و سمحا اذا قضي و سمحا اذا اقتضي .

خداوند بندهاي را كه به هنگام خريد و هنگام فروش و هنگام دريافت سهلانگار است دوست دارد .

نهج الفصاحه ص 169 ، ح 85

 

منبع:http://www.aviny.com/occasion/Ahlebeit/Payambar/28safar/84/40_hadis.aspx

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگینامه پیامبر
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 24 دی 1395

زندگینامه پیامبر (ص)

 

حضرت محمد (ص) درروز جمعه، 17 ربیع الاول عام الفیل،[1] در  شهر مکه دیده به جهان گشود. وی از تبار قریش و فرزند عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه (دختر وهب بن عبد مناف) می باشد. و عقبه او تا حضرت آدم، همه خداپرست بودند. ایشان آخرین پیامبر الهی، بنیان­گذار حکومت اسلامی و نخستین معصوم در دین اسلام می باشند.

مادر حضرت محمد (ص) که در طهارت و تقوا در ميان بانوان قريشى، كم‏ نظير و سرآمد همگان بود، پس از تولد وی، دو سال و چهارماه و به روايتى شش سال زندگى كرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى كه به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمه‏اش، جهت ديدار با اقوام خويش عازم يثرب (مدينه) شده بود، در مكانى به نام «ابواء» بدرود حيات گفت و در همان جا مدفون گشت. و چون  پدر حضرت محمد(ص)  نیز دو ماه (و به روايتى هفت ماه) پيش از ولادت فرزندش از دنيا رفته بود، كفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثويبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شير دهد و از او نگه‏دارى كند؛ اما پس از مدتى وى را به حليمه، دختر عبدالله بن حارث سعديه واگذار كرد. حليمه گرچه دايه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى كرد.

حضرت محمد (ص) در سن 25 سالگی با بانوی گرانقدر "خدیجه بنت خویلد" ازدواج کردند. خديجه كبرى (س) با موقعيت و اموال خويش، خدمات شايانى به پيامبر اكرم(ص) در اظهار رسالتش كرد. اين بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در رديف بانوان قدسى، همانند مريم و آسيه، قرار دارد. حضرت محمد (ص) به احترام خديجه كبرى (س) تا هنگامى كه وى زنده بود، با هيچ زن ديگرى ازدواج نكرد.

  سوده بنت زمعه، . عايشه بنت ابى بكر، امّ شريك بنت دودان، . حفصه بنت عمر، ام حبيبه بنت ابى سفيان، امّ سلمه بنت عاتكه، زينب بنت جحش،  زينب بنت خزيمه،  ميمونه بنت حارث، جويريه بنت حارث و  صفيّه بنت حىّ بن اخطب دیگر زنان پیام اکرم (ص) بوده اند


فرزندان حضرت محمد (ص)

حضرت محمد (ص)، سه پسر به نام های  ابوالقاسم، عبدالله و ابراهیم  داشتند که هر سه آنها در سنین کودکی از دنیا رفتند .

و چهار دختر داشتند به نامهای  زينب (س)، رقيه (س)، ام كلثوم (س) و فاطمه زهرا (س(. تمامی فرزندان دختر رسول خدا (ص) از حضرت خدیجه (س) متولد شدند و جز حضرت فاطمه (س)، دختران دیگر، پیش از رحلت آن حضرت، از دنیا رفته بودند.

 

عبادت  و آغاز پيامبری در كوه حرا

كوه بلند «حرا» در شش كيلومتري شمال شرقي مكه، كنار راه مكه به عرفات واقع شده، كه شهر مكه در دامنه ان قرار دارد، اين كوه از كوههاي ديگر مكه جداست و بر تمام انها مسلط است، و در سينه قله اين كوه، غاري هست كه به ان «غار حرا» گويند، كه از تخته سنگ هاي بزرگي تشكيل شده، و دهانه ان به سمت كعبه است، ارتفاع ان به اندازه بلندي قامت يك انسان ميانه بوده، و عرض ان به قدري كوچك است كه يك نفر به زحمت ميتواند در ان بخوابد، وقتي انسان بر فراز كوه قرار ميگيرد، جلال و جبروت خدا، و عظمت افرينش و زيبايي هاي طبيعت را كه همه نشان خدا و بزرگي او است، مي نگرد.
پيامبر قبل از پيامبري در هر ماه چندين بار در شب و روز و در هرسال، همه ماه رمضان را برفراز اين كوه عظيم ميرفت، اثار عظمت خدا را در انجا مشاهده ميكرد، و شب و روز به تفكر و تامل و عبادت خدا ميپرداخت

چهل سال از عمر پيامبر ص ميگذشت، روز 27 رجب، فرا رسيد، ان حضرت بر فراز كوه «حرا» به مناجات و عبادت خدا مشغول بود كه پيك وحي، جبرييل امين، بر او نازل شد و مژده رسالت را به او داد، و اين ايات را از جانب خدا، براي او خواند: سوره قلم پيامبر (ص )با دريافت نخستين شعاع وحي، سخت خسته شده نزد خديجه امد و فرمود:
مرا بپوشانيد و جامه اي بر من بيفكنيد تا استراحت كنم از طرفي بيان رسالت در بربر مشركان كار خطرناكي و دشواري بود، ان حضرت در برابر فشار معنوي (وحي) و ظاهري (مبارزه با مشركان)، در بستر ارميده بود كه ايات اغاز سوره مدثر توسط جبرييل بر ان حضرت، نازل گرديد: به اين ترتيب اغاز اسلام، از نام خدا، خواندن، قلم، قيام، هشدار، پاكي و اخلاص و بزرگداشت خدا شروع شد.

 

معراج حضرت محمد (ص)

پيش از هجرت به مدينه که در ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت اتفاق افتاد، دو واقعه در زندگی حضرت محمد (ص) پيش آمد که به ذکر مختصری از آن مي پردازيم : در سال دهم بعثت "معراج " پيغمبر اکرم (ص ) اتفاق افتاد و آن سفری بود که به امر خداوند متعال و بهمراه امين وحی (جبرئيل ) و بر مرکب فضا پيمايی به نام "براق " انجام شد.

حضرت محمد (ص) اين سفر با شکوه را از خانه ام هانی خواهر امير المومنين علی (ع ) آغاز کرد و با همان مرکب به سوی بيت المقدس يا مسجد اقصی روانه شد، و از بيت اللحم که زادگاه حضرت مسيح است و منازل انبيا (ع ) ديدن فرمود.

سپس سفر آسمانی خود را آغاز نمود و از مخلوقات آسمانی و بهشت و دوزخ بازديد به عمل آورد، و در نتيجه از رموز و اسرار هستی و وسعت عالم خلقت و آثار قدرت بی پايان حق تعالی آگاه شد و به "سدرة المنتهي " رفت و آنرا سراپا پوشيده از شکوه و جلال و عظمت ديد. سپس از همان راهی  که آمده بود به زادگاه خود "مکه " بازگشت و از مرکب فضا پيمای خود پيش از طلوع فجر در خانه "ام هاني " پائين آمد.

به عقيده شيعه اين سفر جسمانی بوده است نه روحانی چنانکه بعضی  گفته اند. در قرآن کريم در سوره "اسرا" از اين سفر با شکوه بدين صورت ياد شده است : "منزه است خدايی که شبانگاه بنده خويش را از مسجد الحرام تا مسجد اقصی که اطراف آن را برکت داده است سير داد، تا آيتهای  خويش را به او نشان دهد و خدا شنوا و بيناست ". در همين سال و در شب معراج خداوند دستور داده است که امت پيامبر خاتم (ص ) هر شبانه روز پنج وعده نماز بخوانند و عبادت پروردگار جهان نمايند، که نماز معراج روحانی مومن است .

 

وفات پیامبر

پيامبر (ص) روز دوشنبه 28 صفر دهم هجری در سن63 سالگي چشم از جهان فاني فرو بست و به جهان بقاء ارتحال فرمود.
بنا به وصيتش، علي (ع )بدن مقدسش را غسل داد و كفن نمود و بر ان نماز خواند و ان را در خانه مسكونيش كه بنام حجره مطهره معروف است كنار مسجد النبي دفن كرد.

 

 


[1] -  این تاریخ ولادت به روایت شیعه می باشد. و بيشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول آن سال دانسته‏اند.

 

منبع: http://www.azangoo.ir/blogs/


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : جمعه 24 دی 1395

moisrex.rozblog.com


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خوش آمدید
نویسنده : مریم دهقانی
تاریخ : پنج شنبه 2 دی 1395

گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟
گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
    گفتم: خدایا چرا اینقدر میگویی من گفت: جون من توام ، توهم من . . .

 

 

عکس متن دار درباره ی خدا 95|2016


|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مطالب فرهنگی و مذهبی و آدرس rozerezvan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 41
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 4
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 4
:: بازدید ماه : 4
:: بازدید سال : 4
:: بازدید کلی : 160

RSS

Powered By
loxblog.Com